سال ۹۹ را میتوان سال فراز و فرود بزرگ بورس نامید .سالی که در نیمه اول آن، شاخص با یک موج حرکتی قوی از محدوده ۵۰۰ هزار واحد تا دو میلیون و یکصد هزار واحد رشد کرد و پس از آن نیز با یک ریزش سنگین به محدوده یک میلیون و ششصد هزار واحد رسید و بخش عمده ای از سهام (بالاخص سهم های کوچک) ریزش ۵۰ درصدی را نسبت به سقف قیمتی خود تجربه کرده اند.
در اواسط تابستان امسال بسیاری از سهم ها در اوج قیمتی بالاتر از ارزش ذاتی خود در حال معامله بودند ولی امروز نیز تعداد سهم های بنیادی که کمتر از ارزش واقعی خود در حال معامله می باشند نیز کم نیستند.
در واقع افت سنگین قیمت ها از جنس همان هیجاناتی است که قیمت سهام و شاخص را به قله پرتاب کرد و امروز نیز فروشندگان در سهام ارزنده در کف های قیمتی اقدام به فروش می کنند.
این نوسانات همزمان با برهم خوردن توازن بین بازار های موازی نیز رخ داده است. یعنی در شرایطی که موتور ایجاد نقدینگی توسط بهره های بانکی و تورم انتظاری در جامعه در حال خلق شبه پول می باشد بازار های موازی بورس منتظر یک تلنگر جهت جهش قیمتی بودند . سناریو ای که همزمان با ریزش بورس و سقف شکنی دلار تکمیل گردید و بازار ملک خودرو و سایر کالای مصرفی با رشد های خیره کننده ای رو برو شده اند.
اما امروز توازن به گونه ای دیگر برهم خورده است . به عنوان مثال خودرو های وارداتی و تولید داخل با نرخ ارز چندین برابر نرخ بازار آزاد معامله میشوند و احتمال می رود حباب غیر متعارف بازار های موازی در آینده نه چندان دور تخلیه و بازار سرمایه مجددا مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد و ترازوی اقتصاد این بار با پایین کشیدن بازار های رقیب ، بازار سرمایه را مجددا در مسیر صعودی قرار دهد و توازن مطلوب اقتصاد و اقتصاددانان تصمیم گیر به بازار ها باز گردد.
فراموش نکنیم که بازار سرمایه در ایران همواره به تورم و رشد نرخ ارز روی خوش نشان می دهد و با توجه به نقدشوندگی بالای این بازار و سرعت گیرهای قانونی تعبیه شده در مسیر بازار های رقیب، دیر یا زود روز های سبز به تابلوی معاملات بر خواهد گشت./