آسیانیوز ایران؛ سرویس علم و تکنولوژی:
نام ایکیا (IKEA) برای خیلیها آشناست؛ شرکتی که با محصولات ساده، ارزان و کاربردیاش در زمینهی مبلمان و لوازم خانگی، توانسته جای خودش را در خانههای مردم در گوشه و کنار دنیا باز کند. اما چیزی که شاید کمتر به آن فکر کرده باشیم، این است که فلسفهی پشت این برند فقط به ساخت میز و صندلی خلاصه نمیشود و تأثیرش تا دنیای مدیریت سازمانی هم کشیده شده است. پژوهشگرها به این تأثیر میگویند "اثر ایکیا" (IKEA Effect)، چیزی که نشان میدهد چطور سادگی، کارایی و همکاری میتوانند راه موفقیت را در کسبوکار هموار کنند. بیایید کمی بیشتر این موضوع را باز کنیم و ببینیم چه درسی از آن میشود گرفت.
ایکیا از همان اول روی سادگی و نقش دادن به مشتری کار کرده است. محصولاتش طوری طراحی شدهاند که وقتی میخرید، خودتان باید دست به کار شوید و آنها را سرهم کنید. این کار نهتنها باعث شده هزینههای تولید و جابهجایی کمتر شود، بلکه یک حس خوب هم به آدم میدهد؛ انگار آن قفسه یا میز را خودتان ساختهاید و واقعاً مال شماست. حالا همین را بیاورید توی دنیای سازمانها. اگر کارمندها را در تصمیمگیریها یا انجام پروژهها شریک کنید، دیگر فقط دنبال دستور گرفتن نیستند. حس میکنند کارشان مهم است و به نتیجهی آن دل میبندند.
لارس اندرسون، یک پژوهشگر سوئدی که روی رفتار سازمانی مطالعه کرده، میگوید: "وقتی آدمها در ساختن یا بهتر کردن چیزی نقشی داشته باشند، حتی اگر کوچک، آن چیز برایشان خیلی باارزشتر میشود." این یعنی وقتی کارمندها خودشان را درگیر کار ببینند، هم انگیزهشان بیشتر میشود و هم بهتر کار میکنند. مثلاً فرض کنید توی یک شرکت، به جای اینکه فقط مدیرها بگویند چه کار باید کرد، از کارمندها هم نظر بخواهند یا بگذارند بخشی از پروژه را خودشان پیش ببرند. این کار حس مسئولیت را بالا میبرد و حتی ممکن است ایدههایی بدهند که به ذهن مدیرها نرسیده باشد.
از یک زاویهی دیگر، ایکیا نشان داده که چطور میشود با منابع کم، کارهای بزرگ کرد. بستهبندیهای جمعوجور و استفاده از مواد اولیهی ارزانتر، هم هزینهها را پایین آورده و هم این شرکت را به یکی از غولهای دنیا تبدیل کرده است. حالا سازمانها هم میتوانند از این روش استفاده کنند. مثلاً اگر یک شرکت ببیند که توی کارش مراحل اضافی یا هدررفت منابع دارد، میتواند آنها را حذف کند و راه سادهتری پیدا کند. این کار نهتنها پول و وقت را کمتر میکند، بلکه به محیطزیست هم کمک میکند. فرض کنید یک کارخانه به جای اینکه مواد اولیه را بیحساب مصرف کند، با یک برنامهریزی درست، هم محصول بهتری بسازد و هم زبالهی کمتری تولید کند. اینجوری هم سودش بیشتر میشود و هم به طبیعت آسیب کمتری میزند.
حالا فکر کنید به سازمانهایی که کارمندها نمیدانند چرا یک کار را انجام میدهند یا هدف اصلی چیست؛ معلوم است که کارشان لنگ میزند. اما وقتی فرهنگ ساده و شفاف باشد، همه با هم همجهت میشوند و نتیجهی بهتری میگیرند. یک چیز دیگر که ایکیا خوب بلد است، استفاده از اطلاعات است. این شرکت با نگاه کردن به اینکه مشتریها چه چیزی میخواهند، محصولاتی میسازد که دقیقاً به دردشان بخورد. توی سازمانها هم میشود همین کار را کرد. مثلاً اگر یک شرکت فروش دارد، میتواند با بررسی اعداد و آمار بفهمد کدام محصول بیشتر طرفدار دارد و روی آن تمرکز کند. یا اگر یک تیم پروژه کار میکند، با دادهها ببیند کجای کارشان خوب پیش رفته و کجا باید تغییر کند. اینجوری تصمیمها درستتر میشود و کارها بهتر جلو میرود.
چند توصیه به صورت الگو
اول اینکه اگر کارمندها را توی تصمیمها شریک کنید، هم بیشتر احساس مسئولیت میکنند و هم ممکن است راههای تازهای پیشنهاد بدهند. مثلاً توی جلسات ازشان نظر بخواهید یا بگذارید بخشی از کار را خودشان انتخاب کنند.
دوم، میتوانید کارها را سادهتر کنید؛ ببینید کجای فرآیندها وقت یا پول هدر میرود و با ابزارهای جدید یا برنامهریزی بهتر، آنها را درست کنید. این کار هم سریعتر پیش میرود و هم نتیجهاش بهتر میشود.
سوم، یک فرهنگ بسازید که سادگی و کارایی در آن مهم باشد؛ اینجوری کارمندها خودشان دنبال هدفهای شرکت میروند و نیازی به فشار از بالا نیست.
چهارم، از دادهها کمک بگیرید؛ با نگاه کردن به اطلاعات، میشود فهمید مشتریها چه میخواهند یا کارها کجا خوب پیش میرود و کجا نه.
به عقیده اینجانب طبق تحقیقات میدانی و آماری ، شرکتهایی که کارمندهایشان را در تصمیمها شریک میکنند، ۲۱ درصد بیشتر سود میبرند. ساده کردن کارها هم میتواند تا ۱۵ درصد هزینهها را کم کند. از آن طرف، شرکتهایی که فرهنگ قوی و شفاف دارند، ۷۲ درصد کمتر دنبال کارمند جدید میگردند، چون آدمهایشان میمانند و راضیاند. اینها نشان میدهد که روشهای ایکیا فقط برای خانهها نیست و توی سازمانها هم میتواند جواب بدهد. شاید بد نباشد نگاهی به روشهای خودمان بیندازیم و ببینیم چطور میشود از سادگی و کارایی ایکیا ایده گرفت و کارها را بهتر کرد.