آغاز زندگی و ازدواج با مهستی
کورس ناظمیان اهل کرمانشاه بود و در دهههای پیش از انقلاب اسلامی، به عنوان فردی موفق و شناختهشده در حوزه کاری خود فعالیت میکرد. او در زمان ازدواجش با مهستی در سال ۱۳۴۶، رئیس شرکت واحد اتوبوسرانی آبادان بود و بعدها گفته شد که در مقطعی مدیریت شرکت کشتیرانی جنوب را نیز بر عهده داشته است. مهستی، که با نام اصلی افتخار ددهبالا در ۲۵ آبان ۱۳۲۵ در تهران متولد شده بود، در آن زمان در اوج جوانی و در آغاز مسیر هنریاش قرار داشت. این ازدواج برای مهستی، که عاشقانه به همسرش دل بسته بود، نقطه عطفی در زندگی شخصیاش به شمار میرفت.
ثمره این ازدواج، دختری به نام سحر بود که در سال ۱۳۴۷ به دنیا آمد. سحر، تنها فرزند مهستی، بعدها مادر دو نوه به نامهای ناتاشا و ناتالی شد و پیوند خانوادگی میان مهستی و کورس را برای همیشه حفظ کرد. اما این زندگی مشترک، که در ابتدا با عشق و امید آغاز شده بود، دوام چندانی نیاورد و به جدایی تلخی منجر شد که تأثیر عمیقی بر روحیه و آثار هنری مهستی گذاشت.
خیانت و ازدواج با فیروزه: شایعات و واقعیتها
یکی از جنجالیترین بخشهای زندگی کورس ناظمیان، جداییاش از مهستی و ازدواج بعدیاش با فیروزه، خوانندهای معروف به سبک کوچهبازاری، است. این رخداد در دهه ۵۰ شمسی، زمانی که مهستی هنوز در ایران بود، به تیتر اصلی مجلات و رسانههای آن زمان تبدیل شد. گفته میشود کورس پس از مدتی زندگی مشترک با مهستی، عاشق فیروزه شد و این عشق به جدایی از مهستی و ازدواج با فیروزه انجامید.
برخی شایعات حاکی از آن است که فیروزه، که خود را یکی از دلرباترین زنان و خوانندگان زمان خود میدانست، نقش فعالی در این جدایی ایفا کرد. در مصاحبهای که از او در رسانههای آن دوران نقل شده، فیروزه ادعا کرده بود: «من جزو دلرباترین زنان ایران هستم و هر مردی را میتوانم شیفته خود کنم.» این اظهارات، همراه با حواشی جدایی کورس و مهستی، موجی از بحث و گفتوگو را در میان طرفداران مهستی و جامعه هنری به راه انداخت.
مهستی، که به گفته نزدیکانش عاشقانه به کورس وابسته بود، از این جدایی ضربه روحی شدیدی خورد. او این درد را در ترانههای ماندگاری مانند «بیا خونه»، «بازیچه» و «سرانجام دلقک» به تصویر کشید. این آثار نه تنها بیانگر احساسات عمیق او بودند، بلکه به بخشی از میراث هنریاش تبدیل شدند که تا امروز نیز شنوندگان را تحت تأثیر قرار میدهند. شایعاتی نیز وجود دارد که فیروزه و کورس پس از ازدواج صاحب دو فرزند به نامهای حورا و سهیلا شدند، هرچند اطلاعات موثقی درباره زندگی خانوادگی آنها پس از این ازدواج در دسترس نیست.
زندگی پس از جدایی و مهاجرت مهستی
پس از جدایی از کورس، مهستی تصمیم گرفت مسیر زندگیاش را تغییر دهد. او ابتدا با بهرام سنندجی، صاحب یک کارخانه کفش، ازدواج کرد، اما این ازدواج نیز به جدایی ختم شد. مهستی پس از این دو تجربه تلخ، تصمیم گرفت تنها زندگی کند و با مادرش در آپارتمانی در فرمانیه تهران ساکن شد. کمی پیش از انقلاب ۱۳۵۷، او ایران را ترک کرد و به آمریکا مهاجرت کرد، جایی که حرفه هنریاش را با موفقیت ادامه داد تا زمان مرگش در سال ۱۳۸۶.
کورس ناظمیان اما در ایران ماند. او که زمانی مردی موفق و شناختهشده بود، پس از انقلاب وارد مرحلهای پیچیده و تاریک از زندگیاش شد که در نهایت به دستگیری و اعدامش انجامید.
اعدام کورس ناظمیان توسط انقلابیون اسلامی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، بسیاری از افراد مرتبط با نظام پهلوی یا کسانی که به هر دلیلی مورد سوءظن قرار میگرفتند، هدف بازداشتها و احکام سنگین قرار گرفتند. کورس ناظمیان نیز از این قاعده مستثنی نبود. گفته میشود او در دهه ۶۰ شمسی دستگیر شد و اتهامات عجیبی مانند جاسوسی به او نسبت داده شد! برخی منابع غیررسمی ادعا میکنند که کورس در زمان جنگ ایران و عراق، به دلیل فعالیتهای تجاریاش در آبادان و رفتوآمد به عراق، متهم به همکاری با صدام شد!!
در سال ۱۳۶۴، خبر اعدام کورس ناظمیان به مهستی رسید. این اتفاق، که در خانهاش در آمریکا ضبط شده، تأثیر عمیقی بر او گذاشت. کلیپی از اجرای زنده مهستی در روز پس از شنیدن این خبر وجود دارد که غم و اندوه در چهره و صدای او به وضوح دیده میشود. بسیاری از طرفداران و تحلیلگران معتقدند که این اعدام، به دلیل نبود مدارک کافی و شفافیت قضایی، ناجوانمردانه بود و بخشی از موج اعدامهای گستردهای به شمار میرفت که در آن سالها در ایران رخ داد.
شایعاتی نیز وجود دارد که کورس به دلیل موقعیت شغلیاش در شرکت کشتیرانی یا ارتباط با افراد موفق، هدف تسویهحسابهای سیاسی قرار گرفت. با این حال، به دلیل محدودیت اطلاعات رسمی، این ادعاها در حد گمانهزنی باقی ماندهاند. آنچه مسلم است، این است که اعدام کورس پایانی تلخ بر زندگی مردی بود که زمانی در مرکز توجهات قرار داشت.
میراث کورس ناظمیان و تأثیر بر مهستی
کورس ناظمیان، هرچند در سایه شهرت مهستی قرار داشت، اما زندگیاش به خودی خود داستانی پر از پیچیدگی است. از عشق و خیانت گرفته تا پایان تراژیکش، او بخشی از تاریخ زندگی مهستی را تشکیل میدهد که هنوز هم برای طرفداران این خواننده جذابیت دارد. ترانههایی که مهستی پس از جدایی از او خواند، نه تنها احساسات شخصیاش را بازتاب میدهند، بلکه به نمادی از تجربههای عاطفی بسیاری از مردم تبدیل شدهاند.
در نهایت، اعدام کورس ناظمیان توسط جمهوری انقلابی، چه عادلانه بوده باشد چه ناعادلانه، نقطه پایانی بر زندگی مردی بود که زمانی در کنار یکی از بزرگترین صداهای موسیقی ایران قرار داشت. این رویداد، همراه با شایعات و داستانهای پیرامون زندگی او، همچنان موضوع بحث و کنجکاوی است و یادآور دورانی پرتلاطم در تاریخ و هنر ایران.../