آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
در یکی از شهرهای عربنشین خوزستان همسر بیگناه خود را با قساوتی بیسابقه به قتل رساند و سپس با رفتاری که توصیف آن جز به وحشت نمیانجامد، از بدن تکهتکه شده همسرش به عنوان ظرف غذا استفاده کرد! این جنایتکار در حالی که مشغول صرف ناهار روی جسد خونین همسرش بود، قصد داشت دو کودک معصوم خود را نیز سلاخی کند که مأموران پلیس به موقع مداخله کردند.
جزئیات هولناک جنایت
قاتل پس از بازداشت با خونسردی اعتراف کرد که پدرش نیز سالها پیش مادرش را دقیقاً به همین شیوه به قتل رسانده و روی جنازه او غذا خورده بود.او ادعا کرد در خانوادهشان "این رسم" وجود دارد که اگر زنی از فرمان مرد خانواده سرپیچی کند، باید ابتدا به قتل برسد، سپس جسدش به عنوان میز غذا استفاده شود. منابع آگاه تأکید میکنند این جنایتکار در بازجوییها اصرار داشت که پس از این عمل شنیع، از سوی خانواده "رضایت" میگیرند!
واکنش مقامات
رئیس پلیس آگاهی استان خوزستان این پرونده را "شنیعترین جنایت سال" توصیف کرد. تیم روانشناسان پزشکی قانونی در حال بررسی سابقه روانی این خانواده هستند. مقامات قضایی تأکید کردند این پرونده در سریعترین زمان ممکن به نتیجه خواهد رسید.
تحلیل روانشناختی
کارشناسان خشونت خانگی هشدار میدهند این مورد نمونه بارز "چرخه شیطانی خشونت نسلی" است. روانپزشکان بر لزوم بررسی "اختلالات شخصیت ضداجتماعی" در این خانواده تأکید دارند. جامعهشناسان خواستار بررسی فوری ساختارهای قبیلهای در منطقه شدهاند.
تحلیل اجتماعی قتلهای خانوادگی
این جنایت هولناک، تنها یک مورد خشونت فردی نیست، بلکه نشاندهنده عمق فاجعه در برخی ساختارهای اجتماعی و فرهنگی است که خشونت سیستماتیک علیه زنان را عادیسازی میکند.
۱. تأثیر سنتهای مرگبار
ادعای قاتل درباره "رسم خانوادگی" برای کشتن زنانی که اطاعت نمیکنند، نشان میدهد چگونه برخی باورهای غلط میتوانند به جنایتهای سازمانیافته تبدیل شوند. این موضوع نیاز به بررسی جامعهشناختی عمیق در مناطق با ساختارهای قبیلهای دارد.
۲. چرخه خشونت نسلی
این که پدر قاتل نیز همین جنایت را مرتکب شده بود، نشان میدهد خشونت خانگی میتواند به شکل آموختهشده از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. روانشناسی جنایی تأکید دارد که کودکان قربانی یا شاهد خشونت، احتمال بیشتری دارد در آینده خود به خشونت گرایش پیدا کنند.
۳. ضعف سیستمهای حمایتی
چرا این خانواده تحت نظر نبودهاند؟ آیا سیستمهای نظارتی برای شناسایی خانوادههای پرخطر وجود دارد؟ این جنایت نشان میدهد که مداخلات قانونی و اجتماعی باید پیش از وقوع فاجعه انجام شود.
۴. نیاز به بازتعریف مردانگی
چنین جنایتهایی ریشه در مفاهیم سمی "غیرت" و "حفظ ناموس" دارد که در برخی جوامع مردان را به مالکیت تمامعیار بر بدن و جان زنان ترغیب میکند.
۵. رسانه و بازتولید خشونت
انتشار جزئیات چنین جنایتهایی باید با احتیاط صورت گیرد تا به "عادیسازی" یا "الگوسازی" برای سایر افراد مستعد خشونت منجر نشود.
این فاجعه تنها یک مورد جنایی نیست، بلکه زنگ خطری است برای جامعهای که باید در قبال خشونتهای خانوادگی، به ویژه در مناطق با حاکمیت شدید مردسالاری، واکنشی فراتر از برخورد قانونی با قاتل داشته باشد. آموزش، تغییر قوانین، و مداخلات روانشناسی اجتماعی ضروری است.