یکشنبه / ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ / ۰۸:۰۷
کد خبر: 21667
گزارشگر: 464
۳۳۴
۰
۰
۴
یادداشت| نوید فولادپور

نظام سرمایه داری یا سرمایه گرایی؟/کاپیتالیسم، خوب یا بد؟

نظام سرمایه داری یا سرمایه گرایی؟/کاپیتالیسم، خوب یا بد؟
تا قبل از انقلاب صنعتی مردم هزاران سال به روش تقریبا یکسانی زندگی و فعالیت اقتصادی انجام می دادند و این عوض شدن نوع صناعت بشر بعد از انقلاب صنعتی که برخی آن را ناشی از تغییر رویکرد علمی یا فرهنگی می دانند را می توان به دلیل ذهنیت سرمایه داری به وجود آمده در قرن هجدهم دانست، که همه چیز در راستای تولید و ثروت به کار می گرفت.

آسیانیوز - این ذهنیت سرمایه گرایانه و الگوی کسب و کار سرمایه محور بود که به بشر اجازه ی یک گذار بزرگ داد و این فرصت را به وجود آورد که انسان علم را وارد صنعت کند و در راستای پیشرفت آن به خدمت بگیرد که منتج به ایجاد ماشین آلات صنعتی با امکانات آن روز ها شد ویژگی اصلی سرمایه داری تولید انبوه است که این تولید انبوه نهایتا منجر به کاهش قیمت و به نفع مصرف کننده شد این امر در بستر رقابت در اقتصادی سالم شکوفا شد و آنچه که حائز اهمیت است نقش سرمایه در تولید انبوه و لزوم خلاقیت داشتن و کارآفرینی برای ورود به بازار رقابت آزادانه و بقا در آن می باشد سرمایه گرایی توانست به واسطه ی تولید انبوده، کالاهای لوکس را به کالاهای عمومی تبدیل کند بطور مثال ورود سرمایه به صنعت پرواز توانست برخورداری عمومی از مسافربری هوایی را رقم بزند یا بعد از تولید خودرو توانست اتوموبیل که یک کالای لوکس در دست ثروتمندان بود را به کالای همگانی تبدیل کند و حتی در اختیار طبقات کارگر قرار گیرد همین اتفاقات برای لوازم خانگی و خیلی نیازهای دیگر جامعه ی مدرن هم حادث شد و خیل عظیمی از افراد فرودست امکان اشتغال پیدا کردند و در نهایت ثروت تولید شده در جامعه درست است که اول به صاحبان صنایع بر می گردد لکن این ارزش خلق شده و ثروت تولید شده نهایتا در جامعه توزیع می شود و همه منتفع خواهند شد،اما در قرن حاضر سوءتفاهمی شاید مغرضانه و به جهت شایع بودن گفتمان سوسیالیستی در ادوار گذشته اتفاق افتاد که برخی سرمایه داری را با فئودالیسم اشتباه گرفتند و آن را نظمی معرفی می کردند که در آن ثروتمندان ثروتمند تر و فقرا فقیر تر می شوند و حتی با ترجمه ای نادرست از کاپیتالیسم به عنوان سرمایه داری، کاپیتالیسم را نظمی هوادار و مدافع سرمایه داران ترجمه و تعریف کردند حال آنکه مفهوم و معنی کاپیتالیسم سرمایه گرایی است نه سرمایه داری، بدین مفهوم که موتور اقتصاد به واسطه ی سرمایه های بزرگ از طریق سرمایه گذاری و تولید انبوه و کار آفرینی به حرکت در آید.

اما در عمل صاحبان سرمایه های بزرگ همواره در معرض سبوعیت بازار و رقبا و ورشکستگی بودند و سرمایه دارانی که بازار را در اختیار دارند همیشه نگران رقیبان خود در رقابت آزاد هستند و کارگری که هیچ چیز جز نیروی کار خود برای ارائه ندارد به راحتی می تواند در کارخانه یا شرکتی دیگر مشغول به کار شود و موقعیت شغلی اش قابل بازگشت است ولی سرمایه ی از دست رفته ی سرمایه گذار غیر قابل بازگشت است>

سوال اینجاست که اگر کارخانه، شرکت یا هر بنگاه اقتصادی مخلوق سرمایه ای وجود نمی داشت آیا وضع کارگری که جز نیروی کار خود چیزی برای فروش نداشت بهتر می بود؟

برعکس کاپیتالیسم می تواند به آن فرد شغل و درآمد بدهد و به دلیل رقابتی که در بازار آزاد برای مهارت او ایجاد می شود می تواند بیشترین دست مزد را بگیرد و امکان پیشرفت شغلی داشته باشد، در نظم سوسیالیستی و اقتصاد دولتی کارگر باز هم باید کار کند و چه بسا بیشتر و همانطور که مشهود است کارگران در نظام های اقتصادی دولتی و مارکسیستی نه تنها درآمد بیشتری نسبت به جوامع کاپیتالیستی ندارند بلکه امکان پیشرفت شغلی و حتی کیفیت زندگی آنان هم به مراتب پایین تر است و هیچگاه کارگران در نظام های غیر کاپیتالیستی از وضع مطلوب تری برخوردار نبودند و رفاه کمتری دارند.

اگر کاپیتالیسم بی رحم باشد آن هم متوجه ثروتمندان و صاحبان سرمایه بخاطر سازوکار رقابت بازار آزاد است
اما کارکرد نظام سرمایه داری یا سرمایه گرایی چگونه است.

هرجا مالکیت خصوصی وجود داشت به معنی کاپیتالیسم نیست و این ممکن است برای بعضی اشتباه شناختی ایجاد کند چرا که کاپیتالیسم قواعد مشخصی دارد،عموما اکثر سرمایه داران ضد کاپیتالیسم هستند، آن سرمایه دار و تولید کننده ای که از دولت می خواهد عوارض گمرکی وضع کند یا آن را افزایش دهد و از ورود کالاهای خارجی ممانعت به عمل آورد و در داخل نیز ورود به آن بازار را مشکل کند و برای خود انحصاری ایجاد کند تا کالای بی کیفیت خود را با دو برابر قیمت به مصرف کننده بفروشد این یک سرمایه دار ضد کاپیتالیسم است چرا که اصل اساسی وجود بازار آزاد و رقابت را نقض می کند و این اقتصاد انحصاری و دولتی است نه کاپیتالیستی، صنایع و شرکت های مخالف با تجارت آزاد با دستمایه قرار دادن مفهوم حمایت از تولید ملی نه تنها خواستار حصار کشیدن دور کشور برای عدم رقابتشان بلکه خواستار دریافت یارانه و حمایت های ضد رقابتی دولت هستند تا به کار خود ادامه دهند و خود را به مثابه ثروت کشور می دانند در حالی که عملا موجب از بین رفتن ثروت و فرصت های جایگزین بر اساس منافع عمومی و مزیت نسبی می شوند و این هزینه نیز از جیب جامعه پرداخت می شود و وجود این سرمایه های انحصاری کلان در صنایع مختلف به نام کاپیتالیسم اما به کام ضد کاپیتالیست ها است.

در سرمایه داری رقابتی بین صاحبان سرمایه شکل می گیرد که در این رقابت فقط سرمایه دارانی می توانند سرمایه خود را حفظ کنند که به مصرف کننده کالا یا خدمات بهتری ارائه می دهند و اقبال و رضایت عمومی را به همراه دارند و مابقی از بازار شکست می خورند چرا که غایت نظم کاپیتالیستی مصرف کننده سالاری است و تولید کنندگان برای بقا نیاز به کیفیت بیشتر و قیمت کمتر نسبت به رقبای خود دارند و ملاک ادامه ی فعالیت رضایت مشتری است، نکته اینجاست که اگر تولید کننده حتی در یک قرن فعالیت خود هم کالای با کیفیت و با قیمت مناسب به مصرف کننده عرضه کند به محض اینکه تولید کننده دیگری پا به عرصه بگذارد و همان کالا یا خدمات را با کیفیت بیشتر و قیمت مناسب تر به مصرف کننده عرضه کند، بدون لحظه ای درنگ مصرف کننده و بازار به سوی او متمایل شده و این همان رقابت نفس گیری است که بین صاحبان سرمایه وجود دارد و اصل رضایت مصرف کننده را اهم موضوعات می سازد و نظام سرمایه گرایی را مصرف کننده محور می کند لذا اگر در یک نظم اقتصادی ای تعدادی بنگاه اقتصادی و تولید کننده تبدیل مزاحم اقتصاد آزاد و عامل نارضایتی مردم شدند دلیلی جز عدم وجود تجارت آزاد و رقابت آزادانه وجود ندارد و این یعنی در آنجا نظمی ضد کاپیتالیسم وجود دارد.

مبنای لیبرالیسم اقتصادی بر علم اقتصاد استوار است و دلیل دشمنی بعضی جریانات سیاسی و اقتصادی با علم اقتصاد نیز بر همین استوار است که علم اقتصاد آن چیزی که طرفداران اقتصاد دولتی و مارکسیستی می خواهند را ناکارآمد می داند.

در موضوع حمایت دولت از تولید، در جامعه نباید هزینه ی حمایت دولت از یک تولید کننده از جیب مردم پرداخت شود این نه تنها تولید کننده را غیر رقابتی و مصرف کننده را نا راضی می کند بلکه باعث فرصت سوزی اقتصادی و هدر رفت سرمایه عمومی می شود،دولت در نهایت مداخلات خود می تواند از طریق به وجود آوردن بازارهای جدید بین المللی برای تولیدات و تسهیل تجارت، حمایت تکنولوژیکی و در مواردی پرداخت تسهیلات به منظور راه اندازی یا افزایش کیفیت و یا مواردی که به کاهش قیمت منجر شود از تولید کننده حمایت کند چرا که تولید کننده ای که توان رقابت در بازار آزاد داخلی یا بین المللی را نداشته باشد بقایش از جیب مصرف کننده و به ضرر مصرف کننده و در سطح کلان به ضرر اقتصاد کشور است.

در پایان شایان ذکر است نظام های اقتصادی در برخی کشورهای در حال توسعه را اگرچه نظام سرمایه داری می نامند و مشکلات اقتصادی را ناشی از آن می دانند حال آنکه این مشکلات از کاپیتالیسم نیست بلکه از نبود آن و دخالت دولت است،اما در عمل نهایتا می توان به آنها سرمایه داری دولتی و رانتی گفت زیرا قواعد اصلی کاپیتالیسم در این نظام ها نقض می شود همچون انحصار که فقط با وجود حمایت قدرت سیاسی به وجود می آید.

https://www.asianewsiran.com/u/ew5
اخبار مرتبط
در قرن ۲۰ سوال مستقیم و مهم «برای توسعه چه ترکیبی از سیاستهای اقتصادی اجرایی از سوی دولت نیاز است؟» مطرح شد و برنامه‌ریزی مناسب جای تمرکز بر قوانین و نهادها را گرفت.
به گزارش آسیانیوز، سیدرحمان موسوی کارشناس ارشد مسائل سیاست خارجی به نقل از هارولد جیمز، استاد برجسته تاریخ و روابط بین‌الملل در دانشگاه پرینستون و متخصص تاریخ اقتصاد آلمان نوشت..
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید