شنبه / ۲۹ شهریور ۱۳۹۹ / ۱۵:۰۳
کد خبر: 2500
گزارشگر: 213
۳۷۲۰
۰
۰
۳
مصطفی داننده/یادداشت

غذای لاکچری کارگری!

غذای لاکچری کارگری!
قوت غالب بخش زیادی از کارگران تخم مرغ و نان با طعم کره است؛ به ویژه کارگرهایی که در ساختمان کار می‌کنند و حالا این غذای آنها حسابی گران شده است و دست برخی از کارگرها به این غذای ساده نمی‌رسد.

مصطفی داننده: حتما تا به حال یک کارگر را با شانه‌ای تخم مرغ، چندین نان بربری یا سنگک و بسته‌های کره دیده‌اید. به ویژه کارگرهایی که در ساختمان کار می‌کنند. قوت غالب این بخش از مردم همین بسته است یعنی تخم مرغ و نان با طعم کره.

حالا این غذای آنها حسابی گران شده است و دست برخی از کارگرها به این غذای ساده نمی‌رسد. غذایی که به معنای واقعی کلمه ساده است و خیلی از زمان‌‌ها زمینه ساز غُر زدن بچه‌ها بر سر مادرها می‌شود.

در زمان‌های نه چندان دور، آب‌گوشت هم در دسته غذای کارگران تعریف می‌شد اما حالا جزء منوی لاکچری رستوران‌هاست.

از دولت محترم و همه آنهایی که دستی بر این آتش دارند، درخواست می‌کنم، حداقل حواس‌شان به قوت طبقه کارگر باشد. آنها درآمد آنچنانی ندارند. خیلی‌هاشان بیمه نیستند. وضع زندگی‌شان به سامان نیست. آنها با هزار زحمت نانی به کف می‌آورند و با خانواده خود می‌خورند.

این بخش از مردم درد زیاد دارند. از اجاره خانه بگیر تا قسط جهیزیه دختر .حالا روا نیست برای خوردن یک تخم مرغ آب‌پز و سیب زمینی پخته هم غصه بخورند. اینکه به بچه‌های‌شان بگویند که دیگر توان خرید آن تخم مرغ را هم ندارند.

واقعا بچه‌های این قشر از جامعه چیز زیادی نمی‌خواهند. آنها نه تبلت می‌خواهند نه سفر نه لباس خوب. آنها فقط شاید در هفته آرزو داشته باشند یک بار فقط یک بار برنج با خورشت بخورند. دوست داشته باشند طعم کباب کوبیده را بچشند.

اینها آنهایی هستند که بچه‌های‌شان را نه از سر اینکه از دست‌شان خسته‌ شده‌اند و دوست دارند برای دو ساعت هم که شده نفسی بدون آنها بکشند، راهی مدرسه می‌کنند بلکه به خاطر نداشتن پرداخت هزینه موبایل هوشمند و اینترنت پرسرعت برای دیدن شاد و بسته‌های آموزشی، آنها را راهی کلاس درس می‌کنند. تازه این برای آنهایی است که دست‌شان به دهن‎‌شان می‌رسد و اجازه می‌دهند پاره‌های تنشان درس بخوانند.

برخی هستند که به خاطر فشار اقتصادی و مشکلات خانوادگی، فرزندان خود را راهی بازار کار می‌کنند تا هم‌پای آدم‌بزرگ‌ها پول در بیاورند و به خانواده‌شان کمک کند.

خیلی از آنها بیمه هم نیستند، امنیت شغلی هم ندارند به ویژه در روزهای کرونایی که خیلی از ساخت و سازها و تولیدی‌ها تعطیل شده است.

کارگرها این روزها حسابی معنای خجالت کشیدن را درک می‌کنند وقتی نمی‌توانند درخواست‌های کوچک خانواده‌شان را برآورده کنند. نه تنها کارگرها که بخش مهمی از جامعه درگیر کشیدن خجالت است. یادمان باشد، بچه 7 یا 8 ساله نه ترامپ را می‌شناسد و نه معنای تورم و گرانی را می‌داند.

القصه که حواس‌تان به این بخش از جامعه باشد. زندگی آنها به سختی می‌گذرد، لطفا سخت ترش نکنید./

منبع: انجمن آسیب شناسی اجتماعی ایران


https://www.asianewsiran.com/u/1Jk
اخبار مرتبط
ایران در چهار دهه گذشته آرام آرام از چرخه اقتصاد جهانی خارج شده و حتی دیگر فروش نفت نیز نمی تواند این کشور را از تنگناهایی که در آن گرفتار شده نجات دهد و تداوم رشد منفی در سال جاری سبب کاهش بیشتر درآمد سرانه ملی و ادامه رکود در بخش های اقتصادی به بیکاری میلیون ها نفر خواهد انجامید.
ساختارهای بنیادی اقتصاد ایران در طی دهه های اخیر کم و بیش دست نخورده باقی مانده است و تغییراتی که در اقتصاد جهانی پیش آمد، نتوانست اقتصاد خود را با دیگر کشورهای جهان هماهنگ کند از این رو در شرایطی که حضور در بازار جهانی و روابط بین المللی لازمه رشد و توسعه محسوب می شود، متاسفانه ایران مسیر خلاف این جهت را انتخاب کرده است.
بنیاد مستضعفان این روزها به یاد مالکیتش افتاده و قرار است 300 خانوار این منطقه از آنجا اخراج شوند، خانه هایشان تخریب شود و زمین ها به تصرف بنیاد داده شود.
همراه با افزایش قیمت ارز و تأثیر پذیری تمام کالاها قدرت خرید مردم در مقایسه با سال های گذشته کاهش قابل توجهی یافته است و از این‌رو خیلی از مردم به دنبال کالاهایی هستند که قیمت تمام شده پایین تری دارد.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید