به گزارش آسیانیوز ایران ؛ براساس اطلاعات منتشر شده از یک نامه بازسازی‌شده و فایل صوتی مرتبط، جلسه‌ای محرمانه در ستاد مشترک کا.گ.ب برگزار شده که پروژه‌ای با عنوان «بشکه آخر» در آن معرفی شده است. هدف این پروژه تضعیف صنعت نفت ایران و مقابله با توسعه اقتصادی آن عنوان شده است.
در این جلسه که با حضور افرادی همچون ولاند، ریمسکی، لیخودیف و بوسکتا برگزار شده بود، پیشنهادهایی برای تضعیف زیرساخت‌های نفت و گاز ایران و حتی حذف فیزیکی مدیرعامل شرکت ملی نفت یا وزیر نفت مطرح شد.
اطلاعات ارائه شده از باقیمانده‌های متن یک نامه امحا شده محرمانه و یک فایل صوتی گرفته شده است.
متن بازیابی شده نامه:
سربرگ دستور جلسه فوق محرمانه ستاد مشترک کا.گ.ب، کمیته برنامه‌های فراسرزمینی، شماره ۵۶۴۵ الف-ب-ژ ، تاریخ (مخدوش شده)
۱- آقای ولاند دبیر جلسه، معرفی پروژه "بشکه آخر"، زمان ۲۰ دقیقه
۲- آقای برلیوس، قرائت گزارش عملکرد کمیته های تحت مدیریت، زمان ۱۵ دقیقه
۳- مهمان- آقای توماسو بوسکتا، طرح ایده‌های پیشنهادی پروژه، زمان ۵ دقیقه
حاضرین در جلسه و مدعویین
• جناب آقای ولاند
• جناب آقای برلیوس
• جناب آقای ریمسکی
• جناب آقای کوروویف
• جناب آقای دکتر لیخودیف
• سرکار خانم یا آقای هِلا
• جناب آقای ایوان نیکولایویچ
• جناب آقای توماسو بوسکتا
فایل صوتی
- (ولاند) خیلی خیلی جای تبریک و تشکر داره. شاخص های عملکردی همه کمیته ها در شش ماه گذشته بی نظیر بوده. به همین خاطر از ستاد مرکزی، هم بررسی هم و تصمیم در خصوص یک مورد ویژه تحت عنوان "بشکه آخر" رو به عهده اعضای این جلسه گذاشتن.
- (برلیوس) آقای ولاند به نظر خیلی هیجان انگیزه، مشتاقیم بدونیم دستور این جلسه چیه.
- (ولاند) خواهش میکنم حوصله به خرج بدین، جناب برلیوس. مطمئنم استقبال می‌کنید. از اونجایی که این جلسه از اهمیت ویژه ای برخورداره امروز از آقای توماسو خواهش کردیم به جمع ما بیان و از ایده های خلاقانشون همینطور از تجربیات درخشانشون بهرمند بشیم. جناب ایوان دبیر سابق تشکیلات هم همراهیمون میکنن. بعلاوه جا داره از آقایان ریمسکی، لیخودیف و سرکارررر خانم هِلا هم تشکر بکنم با اینکه مشغله های زیادی داشتن خودشونو به جلسه رسوندن.
- (هلا) کوروویف هنوز نرسیده! بدون خنگ بازیهای کوروی جلسه خوش نمیگذره!
- (ولاند) احتمال میدم مثل همیشه ایشون دیرتر برسه برای همین ما شروع می‌کنیم که مهمانان عزیز وقتشون گرفته نشه.
- (کوروویف) از همه معذرت میخوام هنوز به ترافیک های تهران عادت نکردم خیلی خیلی ببخشید.
- (ولاند) خیلی به موقع رسیدید ژنرال. بفرمایید بنشینید لطفا. خب، همونطور که استحظار دارید پروژه مهمی معرفی شده که صفر تا صد تصمیم تا اجرا به عهده کمیته برنامه‌های فراسرزمینی گذاشته شده.
- (ریمسکی) خیره انشالله. (با لهجه روسی فارسی)
ولاند ادامه می‌دهد: در راستای اهداف اصلی کمیته برنامه‌های فراسرزمینی، بند تنظیم سقف توسعه اقتصادی کشورهای همجوار، باید مانع از افزایش تولید نفت و گاز کشور حوزه خدمت بشیم. در دستور پیشنهاد شده این کار با پاک سازی مدیرعامل شرکت ملی نفت یا وزیر نفت انجام بشه تاثیر بهتری خواهد داشت.
- (لیخودیف) یه کار کلاسیک!
- (توماسو) مشکلات قدیمی، روش های قدیمی میخوان جناب لیخودودوف!
- (لیخودیف) لیخودیف هستم جناب
- (ریمسکی) به نظر من که این کار هیچ ضرورتی نداره!
- (توماسو) مدیران عامل رو دست کم نگیرید جناب ریمسکی! (لهجه ایتالیایی طعنه آمیز)
ضروری است قبل از شنیدن ادامه فایل صوتی، و به منظور درک بهترِ مکالمه‌ها، افرادی که در این جلسه حضور داشتند را معرفی کنیم. اطلاعات این افراد با توجه به پروتکل‌های سختگیرانه کمیته برنامه‌های فراسرزمینی، در مخفی نگه داشتن هویت اعضاء، با دشواریهای بسیاری تهیه شده است.
پروفایل سوابق روانشناسی
۱- ولاند نماینده ارشد ستاد مرکزی کا.گ.ب در تهران که این کار را از نیروی هوایی و به دلیل تخصص، تبحر و تعهد مثال زدنیش در سنین کم از خود نشان داد وارد انجمن ایجنت های زبده کا.گ.ب شد. وی اکنون به عنوان جامعه شناس و زبانشناس در این مجموعه نیز فعالیت می کند. براساس پرونده روانشناسی، آقای ولاند ظاهرا بی نقص و آرام و ملسط و دارای اختلال روانی پارانویا می‌باشد.
۲- برلیوس تحلیلگر داده و متخصص امنیت شبکه، در کودکی به ردگیری کبوتر های نامه رسان علاقه داشت و کارش را از هک سیسم های امنیتی شروع کرد، سپس با نشان دادن شایستگی به درجه "مارشال اسپای" ارتقا یافت. او خدمت در ایران را جزو لذت بخشترین تجربیات کاریش معرفی کرده است و غذای مورد علاقه اش قرمه سبزی با ته دیگ است و شیراز را خیلی دوست دارد. براساس پرونده روانشناسی، آقای برلیوس باهوش و عجول و از اختلال روانی اوتیسم بهره می‌برد.
۳- ریسمکی متخصص اختفا از دریانوردان قدیمی USSR و گارد ملی سرخ بوده و بهره هوشی او با آلبرت انشتاین برابری می کند. همچنین وی استاد بزرگ شطرنج و حریف تمرینی آناتولی کارپوف در دوران جوانی بوده است. پدر و مادر ریمسکی در جنگ جهانی دوم زمانی که در محاصره نیرو های آلمانی بودند در برف و یخبندان، جان خودشان را از دست دادند، اتفاقی که در تمام طول زندگیش بر او اثر گذاشت. برای همین او همواره میگوید دیگر زندگی کردن در اقلیم سرد روسیه پس از عمری خدمت در ایران برایش سخت شده است و می خواهد در ایران باقی عمرش را بگذراند. این موضوع نگرانی هایی برای سازمان در خصوص تعهد حرفه ایش ایجاد کرده است. براساس پرونده روانشناسی، آقای ریمسکی کمی درونگرا و گوشه‌گیر و کم حرف، از اختلال روانی خود زشت انگاری رنج می‌برد.
۴- کورویف متخصص امور فنی و عنوانش تکنیکال ژنرالیست است. او فرق ژنرال و ژنرالیست را نمی داند بقیه هم به او چیزی نمیگویند تا با عنوان شغلیش خوشحال باشد. بماند که این عنوان را با هم چک و لگد گرفته است او شاید کمی خنگ باشد اما هیچ پروژه پاکسازی را ناتمام باقی نگذاشته است. در واقع او یک مهندس ترور است، کارش را با شرخری و خفتگیری در پایین شهر لنین گراد شروع کرد، تجربی آموخته است و کارش را به هر شکلی که باشد انجام می دهد. کورویف با اینکه نام ایرانی خود و همکارانش را فراموش می کند اما کار بلدی است که هر تیمی آرزوی داشتنش را دارد. مطابق پرونده روانشناسی، آقای کوروویف در لحظه زندگی می‌کند، کمی خنگ و سایکوپات.
۵- لیخودیف فرمانده گروه ایجنت های میدانی و سازمانی است. او تحصلیکرده علوم سیاسی بوده و راهبری ایجنت ها در تمامی سطوح برعهده اوست. لیخو زبده ترین پزشکی است که می تواند در یک تیم جاسوسی فعالیت کند او متخصص سم شناسی است. وی پس از اینکه ترور هایی در راستای آرمان های حزبش انجام داد مورد توجه ویژه استالین قرار گرفت و وارد تشکیلات کا.گ.ب شد. او هیچ گاه عاشق نشده است. در پرونده روانشناسی درج شده که، آقای دکتر لیخودیف جدی، خشک و از اختلال اضطراب جدایی و رها شدگی رنج می‌برد.
۶- هِلا Spycatcher است. او با همه ظرافت جسمانیش وظیفه خطیری بر عهده دارد. در واقع او یک مرد ریز نقش است که تغییر نام داده است و لباس های زنانه می پوشد اما از مقنعه اصلا خوشش نمی آید. او با ترفند هایی که در آستین خود دارد جاسوس های نفوذی به مجموعه را شناسایی می کند و مانع لو رفتن عملیات عملیات ها می شود. ترفند های ساده اما همواره کارساز هستند، کافی است کمی با عشوه صحبت کند تا هر انسان پاکدامنی بند تنبان را به باد دهد. خانم/آقای هِلا غیر قابل اعتماد، ریز نقش و یک نارسیسیست تمام عیار است.
۷- ایوان نیکولایویچ مغز پروژه های غیر ممکن است. او نظامی بازنشسته و استراتژیست است. چشم چپش را در درگیری رو در رو حین عملیات از دست داده است. مصداق بارز کم گوی و گزیده گوی در سازمان است. درباره او چیز زیادی نمیدانیم و همواره ناشناخته باقی مانده است طبق شنیده ها او حتی تنها کسی است که با پوتین فالوده خورده است. ایوان توهم شنیداری دارد و اختلال اسکیزوفرنی را در خود تقویت کرده است.
۸- توماسو بوسکِتا مدیرعامل شرکت مافیایی ترورهای زیبا از سیسیل است. کار خود را با جابجایی بطری های خالی آبجو در پایین شهر سیسیل در نوجوانی شروع کرده است. همچنین او جزو خلاف کارهای خرده پا در ایتالیا بوده است. اما بعدها به واسطه ثروتی که از راه قاچاق ساندیس تاریخ مصرف گذشته بدست آورد توانست وارد لیگ مافیای ایتالیا شود. توماسو با ترور انریکو ماتئی شهرت جهانی یافت و ثروت کلانی از طرف شرکت های نفتی هفت خواهران به جیب زد. توماسو بوسکتا یک پدرسوخته و عاشق پول است و اختلال دو قطبی دارد.
ادامه فایل صوتی
- (ولاند) لطفا صبور باشید دوستان. اجازه بدید همه جوانب رو بررسی می‌کنیم، خواهش میکنم از آقای تروتسکی، ببخشید از جناب برلیوس تا گزارشی از آخرین دستاوردهای مجموعه تهیه کردن رو ارائه کنند.
- (کوروویف) جناب ولاند اجازه بدین حالا که فرمودین همه عملکردها عالی و درخشان بوده به همین مناسبت یکم فضا رو شاد کنیم. من یه بطری لیکور آلبالو از مارسل گرفتم که حرف نداره.
- (هلا) هممم... خوبه شیطون!
- (ریمسکی) ای خدااا!
- (لیخودیف) تو فوق العاده‌ای ژنرال هاهاها!
- (ولاند) از دست شما جناب کوروویف، این کار در جلسات رسمی خلاف مقرراته اما خب اگه زیاده روی نمی‌کنید به نظر من هم خوبه جشن مختصری بگیریم.
- (کوروویف) متشکرم جناب ولاند، به سلامتی سوژه پروژه!
صدای خنده حضار
- (هلا) خیلی لوسی کورووی!
- (ولاند) هاهاها ... بسیار عالی.
- (ولاند) در خدمت آقای برلیوس هستیم تا گزارش مختصری از عملکرد کمیته‌های تحت مدیریت رو برامون قرائت کنند. میدونم براساس پروتکل‌ها این گزارش نباید در حضور اشخاص غیر از سازمان مطرح بشه ولی این بار اشکالی نداره و البته جناب توماسو از دوستان قدیمی ما هستن. قبل از اینکه جناب برلیوس شروع کننده جا داره بسیار تشکر کنم به خاطر گزارش فوق العاده ای که آماده کردن! جالبه عرضتون برسون براساس گزارش ایشون فقط در سه سطح کلان، پروژه‌های متوسط و پروژه های کوچک دستاوردهای حیرت انگیز به برکت تلاش همه شما عزیزان بدست اومده. از جمله کسری ناترازی انرژی و انواع سوخت، قطعی برق، مستهلک کردن زیرساخت صنایع اساسی، تاسیس 650 شرکت فعال در حوزه مهاجرت نیروی انسانی، ... و کارهای ریز و درشتی که جناب برلیوس زحمت ارائه‌ش رو میکشن.
-(برلیوس) متشکرم جناب ولاند اینها همه از لطف خدا، حمایت شما و تلاش همه افراده و لطف خدا و تلاش حمایت شماست.
-(هلا) ده بار گفت "لطف خدا"...!
-(برلیوس) مهم‌ترین دستاوردها... دستاوردها که به همت نیروهای خبره... خبره و نفوذی‌های ما در سازمان‌ها... در سه دسته، اقتصادی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی... طبقه‌بندی کردیم... تقدیمتون میکنم."
در ادامه این فایل صوتی، برلیوس با زبان گرفته بریده و لحن یکنواخت خسته‌کننده‌ای به همه دستاوردهایشان اشاره کرد. که در ادامه به صورت خلاصه به آنها اشاره می‌شود.
۱. با استفاده از شرایط داخلی و خارجی، تورم به‌طور مداوم بالا نگه داشته شد، به طوری که هزینه‌ها روز به روز افزایش پیدا کرد و قدرت خرید مردم به پایین‌ترین سطح ممکن رسید. این یک پیروزی بزرگ بود!
۲. با هدف کاهش دسترسی به منابع جهانی، با کمک لابی های داخلی و خارجی موانعی اقتصادی و سیاسی ایجاد کردیم تا از برقرار ماندن تحریم‌ها اطمینان حاصل شود.
۳. فساد در دستگاه‌های دولتی و خصوصی به شدت افزایش یافت تا کارایی سیستم‌های اقتصادی کاهش پیدا کند و اعتماد عمومی به کمترین حد خودش برسد.
۴. با تغییرات دائمی و عدم شفافیت در قوانین اقتصادی، اطمینان سرمایه‌گذاران را به کلی از بین بردیم تا هیچ فردی نتواند برنامه‌ریزی بلندمدت انجام دهد.
۵. بحران آب و ناترازی انرژی ایجاد کردیم. به این شکل، بنگاه‌های تولیدی با ظرفیت کمتر فعالیت می‌کنند و اقتصاد وارد رکود می‌شود. ا
۶. با نوسانات شدید در نرخ ارز، بازارهای داخلی به وضعیت بی‌ثباتی دچار کردیم و هزینه‌های تولید را مستمراً افزایش دادیم. در مقابل قیمت‌های دستوری تعیین کردیم تا تولید زیانده شود.
۷. از صنعت خودرو حمایتهای حداکثری کردیم، این کار علاوه بر زنده نگه داشتن چند شرکت بزرگ زیانده، منجر به مرگ زیادی از افراد جامعه شد. برآورده کردیم ۲۵% از فوتی‌ها نخبه‌های مورد تارگت پروژه های موازی بوده اند که در نوع خود دستاورد شگرفی است.
۸. تخریب منابع طبیعی و کمبود منابع آبی ایجاد کردیم، ۳۸۵ مجوز پاکسازی جنگل ها را صادر کردیم. به علاوه مجوزهای ساخت ویلا در مناطق حفاظت شده از اهم اقدامات زیست محیطی بوده است.
۹. صنایع اساسی و نفت را تضعیف کردیم تا جریان های درآمد ساز مختل شود. بعلاوه شرکت نفت را در حد یک بازوی اجرایی تضعیف کردیم تا مالک هیچ چیزی نباشد و نتواند با شرکتهای بزرگ نفتی رقابت و درآمد زایی کند.
۱۰. با گسترش بیکاری در میان جوانان، تبعات اجتماعی مانند فقر و اعتیاد به سرعت در جامعه گسترش پیدا کرد. این بحران در کنار افزایش قیمت‌ها به شکلی مؤثری توانست نارضایتی عمومی را افزایش دهد.
۱۱. با برنامه‌ریزی‌های دقیق، شکاف طبقاتی در جامعه رشد کرد تا نارضایتی‌های اجتماعی به اوج خودش برسد و همبستگی ملی کاهش پیدا کند.
۱۲. روند مهاجرت تحصیل‌کردگان و نخبگان به خارج از کشور را به شکل قابل توجهی تسریع کردیم . به شکلی که از عمده مشکلات کسب‌وکارها، کمبود نیروی انسانی متخصص است.
۱۳. با ایجاد شرایط مناسب برای افزایش مصرف مواد مخدر، آسیب‌های اجتماعی به ویژه در مناطق فقیر و حاشیه‌نشین را به شدت رشد دادیم.
۱۴. سیستم آموزشی به شکلی طراحی شد که نتواند نیازهای بازار کار را پوشش دهد و کیفیت آموزش در سطوح مختلف به حداقل رسید.
۱۵. محدودیت‌ها برای زنان و مشکلات اجتماعی مرتبط با خانواده، از جمله افزایش طلاق و کاهش ازدواج را به شدت افزایش دادیم.
۱۶. با ترویج فردگرایی و کاهش همبستگی اجتماعی، بحران هویتی در جامعه را تشدید کردیم و هویت ملی و اجتماعی کشور را کاهش دادیم.
- (لیخودیف) فوق العاده بود هزار براوو احسنت! از زمان جنگ سرد همچین دستاوردهایی نظیر نداشته.
- (ریمسکی) دولت مرکزی اگه این همه هوشمندی و تلاش رو توی رشد داخلی کرده بود الان کشور اول جهان بودیم هاهاهاا!
- (ولاند) نکته با مزه ای بود جناب ریمسکی. فکر نمی‌کنم شما از شغل خودتون رضایت کافی نداشته باشید.
- (ریمسکی) به هیچ عنوان ! مخصوصا با پیک سوم احساس رضایت بیشتری هم میکنم. هاهاها
- (کوروویف) به نظرم بریم سر اصل مطلب. حلوای کیو باید بپزیم جناب ولاند؟
- (لیخودیف) بالاخره بعد از مدتها ایجنت‌های ما یه تفریحی میکنن!
- (ولاند) هیئت مشاوران آقای نفت ایران رو پیشنهاد دادن. که مغز متفکر صنعت نفت و انسان پرتلاشی در این حوزه است! فعالیت‌ها و دستاوردهای جدی این شخص نگرانیهای زیادی برای ما ایجاد کرده که به عنوان جدی ترین ریسک منافع بلند مدت ملی سرزمین ما شناخته شده.
-(هلا) این خیلی موضوع مهمیه. پس چرا تا حالا مطرح نشده؟
- (ولاند) در دست بررسی بود.
-(کورویف) زیادی بزرگش کردین. اینم یه پروژه ساده ست مثل همه قبلی ها.
- (ولاند) بله البته ما به توانایی ها شما ایمان داریم جناب ژنرال.
- (بوسکتا) همه این توضیحات، یاد و خاطره پروژه سر انریکو ماتئی رو برای من زنده میکنه.
- (ایوان) این موضوع شاید شبیه پرونده ماتئی باشه اما ساده نیست نیست! ساده نیست.
- (بوسکتا) نگرانی به دلتون راه ندید این اولین پروژه ما نیست جناااابِ...
- (لیخودیف) ایوان هستن. ایوان نیکولایویچ. ایوان عزیز شما هنوز پیک اول رو نرفتین!
- (ایوان) سلامتی دوستان حقیقی ...!
- (ولاند) آقای بوسکتا امروز اینجا هستن تا هم از تجربیاتشون بگن هم اگه پیشنهادی دارن مطرح کنن.
- (بوسکتا) متشکرم جناب ولاند، امیدوارم حال همگی خوب باشه. من حقیقتا چیز زیادی برای گفتن ندارم چون هر توضیحی به منزله لو دادن جزئیات پروپزاله. اما بهتون اطمینان میدم ما تنها پیمانکاری هستیم که با بهترین قیمت ممکن پروژه ماتئی رو به پایان رسوندیم، بدون سروصدا توی هواپیماش بمب گذاشتیم و فردا هم رفتیم حلواشو خوردیم. این پروژه برای من کاملا یادآور شرکت انیه. اگرچه خب به شکل جدیدی باید انجامش بدیم!
- (ایوان) من مخالفم جناب ولاند...
(پایان بخش اول)