آسیانیوز ایران؛ سرویس اجتماعی:
هر ساله با فرا رسیدن نوروز در ایران، یکی از رسوم دیرینه که همچنان در میان بسیاری از مردم رواج دارد، تهیه ماهی قرمز برای سفره هفتسین است. این ماهیهای کوچک و نارنجیرنگ که گویی از دل داستانها بیرون آمدهاند، برای عده زیادی نماد زندگی و نشاط به شمار میروند. با این حال، در سالهای اخیر، موضوعی میان مردم و کارشناسان محیط زیست مطرح شده است: آیا رها کردن این ماهیها در رودخانهها و جویها پس از ایام نوروز اقدامی شایسته است یا خیر؟ در واقع، با نزدیک شدن به فصل بهار، بسیاری از افراد به این فکر میافتند که ماهیهای قرمز خود را در آبهای طبیعی آزاد کنند، با این تصور که عملی پسندیده انجام میدهند؛ اما آنچه اغلب نادیده گرفته میشود، این است که همین موجودات به ظاهر بیخطر میتوانند تأثیرات عمیقی بر طبیعت برجای بگذارند که گاه جبرانناپذیر است. وقتی این موضوع را با دقت بیشتری بررسی میکنیم، درمییابیم که یک عمل ساده میتواند به چالشی جدی برای محیط زیست تبدیل شود.
ماهی قرمز چیست؟!
ماهی قرمز، که در علم زیستشناسی با نام Goldfish شناخته میشود، گونهای بومی ایران نیست. این موجودات زیبا که خاستگاهشان به شرق آسیا، بهویژه چین، بازمیگردد، ابتدا بهعنوان ماهی زینتی وارد کشور شدند و بهتدریج به بخشی جداییناپذیر از آیین نوروز تبدیل شدند. حال تصور کنید که این ماهیها پس از تعطیلات در طبیعت رها شوند؛ چه اتفاقی ممکن است رخ دهد؟ برخی معتقدند: «مگر چه اشکالی دارد؟ این فقط یک ماهی کوچک است!» اما وقتی به دیدگاههای کارشناسان و پژوهشگرانی که این مسئله را با دقت بررسی کردهاند توجه کنیم، متوجه میشویم که موضوع پیچیدهتر از این حرفهاست. معرفی یک گونه غیربومی به طبیعت، مانند دعوت از مهمانی ناخوانده به خانهای پرجمعیت است. این مهمان ممکن است ظاهری دلانگیز داشته باشد، اما میتواند نظم موجود را بر هم زند. این گفته بهخوبی نشان میدهد که ماهی قرمز در رودخانههای ایران یک گونه غریبه است؛ نه زیستگاه طبیعیاش اینجاست، نه بهراحتی میتواند غذای مورد نیاز خود را تأمین کند، و نه با دیگر موجودات این اکوسیستم همزیستی مسالمتآمیزی دارد.
این ناسازگاری چه مشکلاتی به دنبال دارد؟
یکی از نکات بارز، توانایی بالای این ماهیها در تکثیر است. در محیط آکواریوم شاید این ویژگی چندان به چشم نیاید، اما در طبیعت، در صورت وجود شرایط مناسب، جمعیت آنها بهسرعت افزایش مییابد و میتوانند تا ۴۰ سانتیمتر رشد کنند. هر یک از این ماهیها قادر است سالانه هزاران تخم تولید کند، و این امر به رقابت شدید با گونههای بومی برای دسترسی به غذا و فضا منجر میشود. برای مثال، در رودخانهای که گونههای بومی (Native Species) زندگی میکنند، این تازهواردان میتوانند منابع را به نفع خود مصادره کنند.
ماهی قرمز با رژیم غذایی همهچیزخوار خود، از گیاهان آبزی گرفته تا حشرات و حتی تخم دیگر ماهیها را مصرف میکند و این رفتار، تعادل اکوسیستم را به خطر میاندازد. پژوهشی که در سال ۲۰۲۳ در استرالیا انجام شد، نشان داد که Goldfish در برخی مناطق تا ۴۰ درصد از منابع غذایی ماهیهای بومی را مصرف کرده و در مواردی حتی کاهش ۵۰ درصدی جمعیت این گونهها را به دنبال داشته است. حال اگر چنین اتفاقی در رودخانههایی چون زایندهرود یا کارون رخ دهد، پیامدهای آن برای اکوسیستم چه خواهد بود؟
احتمال انتقال بیماری توسط ماهی قرمز
از سوی دیگر، نکتهای که کمتر مورد توجه قرار میگیرد، احتمال انتقال بیماری توسط این ماهیهاست. در محیط کنترلشده آکواریوم، این خطر شاید چندان مشهود نباشد، اما در آبهای آزاد، رها کردن آنها میتواند به انتشار انگلها یا میکروبهایی منجر شود که برای دیگر موجودات آبزی زیانبار است. این وضعیت را میتوان به حضور فردی بیمار در جمعی شلوغ تشبیه کرد. گزارشهایی از اروپا حاکی از آن است که گونههای مهاجم (Invasive Species) مانند ماهی قرمز، بیماریهایی را به اکوسیستمهای آبی منتقل کردهاند که تعادل طبیعی را مختل ساخته است. افزون بر این، ماهی قرمز به دلیل مقاومت بالای خود در برابر آلودگی و کمبود اکسیژن، میتواند بهراحتی جایگزین گونههای بومی شود که از چنین توانایی برخوردار نیستند. با این حال، باید در نظر داشت که بسیاری از این ماهیها در طبیعت توان بقا ندارند. دمای آب رودخانهها ممکن است سردتر یا گرمتر از محدودهای باشد که به آن عادت دارند، و شکارچیانی چون پرندگان و ماهیهای بزرگتر در کمین آنها هستند. در نتیجه، رها کردن آنها در بسیاری موارد نهتنها به طبیعت یاری نمیرساند، بلکه به مرگ تدریجی این موجودات منجر میشود.
اینجاست که پرسش اساسی پیش میآید:
چه باید کرد؟
در این زمینه، چند پیشنهاد قابل تأمل وجود دارد. به جای رها کردن ماهیها در رودخانهها، میتوان آنها را به آکواریومهای عمومی یا حوضهای تحت نظارت سپرد. اگر دیگر تمایلی به نگهداری از ماهی قرمز نداریم، تحویل آنها به مراکز بازیافت آبزیان گزینهای مسئولانه است. همچنین میتوان به جایگزینهایی برای سفره هفتسین اندیشید؛ مانند استفاده از گلدانهای کوچک یا تزئینات دستساز. ایده دیگر، بهرهگیری از نمادهای غیرزنده، مانند ماهیهای کاغذی یا مجازی، است که همان پیام آزادی و نو شدن را منتقل میکند. علاوه بر این، آگاهیبخشی عمومی نقش مهمی دارد. بسیاری از مردم از عواقب رها کردن ماهی قرمز در طبیعت بیاطلاعاند و یک پیام ساده در شبکههای اجتماعی میتواند تأثیر قابل توجهی داشته باشد. بر اساس آمار، در سال ۱۴۰۲ تنها در تهران حدود ۱۰ میلیون ماهی قرمز به فروش رفت.
اگر فقط ۲۰ درصد این تعداد در طبیعت رها شوند، یعنی ۲ میلیون ماهی غیربومی وارد آبهای کشور میشود!!! با این حال، پژوهشهای اخیر نشان میدهد در مناطقی که آموزشهای عمومی درباره خطرات این اقدام ارائه شده، میزان رها کردن ماهی قرمز تا ۳۰ درصد کاهش یافته است. این آمار نشاندهنده ظرفیت بالای تغییر است، اگر هر یک از ما در این مسیر مشارکت کنیم. این موضوع مانند بسیاری از جنبههای زندگی است؛ تصمیمی که در نگاه نخست شخصی به نظر میرسد، میتواند پیامدهایی گستردهتر داشته باشد. طبیعت خانه مشترک همه ماست و حفاظت از آن نیازمند آگاهی و احساس مسئولیت است.» شاید این سخن درستی باشد که ما را به تأمل وادارد. تصمیم نهایی بر عهده ماست، اما ای کاش نگاهی دقیقتر به طبیعت پیرامون خود داشته باشیم.