سالهاست که در میدان شفافیت در تجارت، رقابتی جهانی در سازمانی بنام FATF دایر است ولی در کشور ما بنام ایران این رقابت در بین پولشویان و رانت خواران با نیروهای اقتصادی و تجاری بازار در جریان است که تاکنون به نتیجه نرسیده و انرژی بازار و اقتصاد ملی را به سمت استهلاک و زیان سوق داده است.
آن چه که یقینا در محاسبات مالی حرف اول را میزند، اعداد میباشند که توانایی محاسبه سود وزیان را برای مدیریتهای مالی ایجاد می کنند و در درون علم ریاضی به جز منطق و شفافیت جایی برای گزینه ی دیگری وجود ندارد . فلسفه ی وجودی FATF ایجاد شفافیت در تبادلات مالی است تا طرفین تجاری نسبت به هم اعتماد داشته باشند؛
آن چیزی که برای پولشویان موجب نگرانی از این پیمان بین المللی را ایجاد نموده، شفافیتی است که دست تبهکاران مالی را در کشور ها میبندد و یا به قولی دیگر فقط پنهانکاران اقتصادی بخاطر منافع خود با آن مخالفت می کنند.
در این حال قدرتمندان جهان در جوامع پوپولیستی، درجهت فساد و منافع مالی خود و برای به جریان انداختن اهداف خود، قوانین اجتماعی را به نحوی تنظیم می کنند تا نیروهای پرسشگر جامعه در مطبوعات نتوانند در جهت رفاه عمومی و خواست مردم حرکتی انجام دهند و با بستن فضای سیاسی همانند اشتباهی که شاه مخلوع انجام داد، اجازه فعالیت به احزاب و جریانات مخالف را نمیدهند و این دقیقا همان اشتباهی بود که در نبود آزادی عقاید و دخالت حکومت در دولت و مجلس موجب سقوط شاه از حکومت شد .
آنچه در نبود احزاب و جریانهای فکری به ثمر می رسد نمایان شدن افراد لایقتر جامعه برای رفع مدیریتهای فشل و از کار افتاده است تا اینکه کاربه جایی نرسد که دولت در قحط الرجالی ایجاد شده در نبود احزاب آزاد ، مدیران نالایق و بیکفایت و حتی متهم به فساد خود، مانند غلامرضا شریعتی استاندار مخلوع خوزستان که جفای تمام در حق مردم غیور خوزستان انجام داد را دوباره به جای مهم دیگری مانند ریاست سازمان استاندارد منصوب نماید .
تمام مشکلات اقتصادی و اجتماعی حال حاضر ایران به دلیل عدم پاسخگویی به مطبوعات در فضای باز سیاسی است تا در جهت رفع مشکلات قدمهای مؤثری برداشته شود در حالیکه در نبود این فضای باز، مدیران سفارشی و رانتی با بی تدبیری تمام ، سنگ راه پیشرفت می شوند؛ همان مدیرانی که یک به یک مفاسدشان در طول زمان عیان می شود و با بعضی مصلحتهای غیر اخلاقی ، پرونده های قضایی مفاسد آنها لاپوشانی شده تا بصورت غیرقانونی بکارگرفته شوند و یا در زمان غفلت از آنها با سرمایه های مردم به کشورهای دیگر فرار کنند.
اینها همگی ناشی از نبود نیروهای مخالف و پرسشگر است که در خلا قانونی آزادی مطبوعات و احزاب آزاد ایجادگردیده است .
در قرن 21 و در عصر ارتباطات در حالیکه کشورها سعی در تسخیر فضا دارند بسیار جالب است که ما مدیریتمان شبیه دوران قاجار است که در نارسایی های اجتماعی، پایه های نظام اجتماعی یعنی قانون به کنار گزاشته میشود ونسخه ی آتش به اختیار عیان میگردد .
اگر چه طبیعتا همه ی افراد جامعه دارای استعدادهای روشنفکری نباشند دلیل بر این نیست که افراد روشنفکرتر و ارزشمند تر در همین جامعه ی فعلی خارج از مجموعه ی مدیران کنونی وجود ندارد و اینها در سیستم باز سیاسی و احزاب آزاد میتوانند نمایان شوند تا بهترین مدیران برای رفع معضلات شناخته شده تا به کار گرفته شوند .
در سیستم تجاری و اقتصادی جهان حتی در تولید یک نوع میوه یا سبزی، همه چیز از نقطه ی شروع فعالیت و افراد کارگزار آن تا زمان تحویل به مصرف کننده جزء به جزء معلوم است چه رسد به معاملات بانکی و جهانی.
پس مشخص است که دلیل بلوکه شدن سرمایه ی مردم در کشورهای دیگر بخاطر سیاستهای اشتباه برخی مدیران نالایق انتصابی و رانتی و در فقدان شفافیت مالی است .
در چنین اوضاعی ، تصمیم گیریهای فنی و تخصصی در اجتماع مانند مانند حوزه های پزشکی و محیط زیست و ورزش و غیره به مرحله ای رسیده است که تحت تاثیر دخالتهای حاشیه ای قرار گرفته اند و راندمان کاری آنها با دخالتهای مدیران ناآگاه به مسئولیت خود و یا سودجو و تخریبگر آسیب دیده است.
بخ زعم نوبسنده این مرداب بوجود آمده ناشی از ناپویایی قوانینی است که اغلب راههای تحولات اجتماعی را بسته است و از آنجاییکه جامعه ی ایران دارای تنوع قومی و زبانی و مذهبی فراوان است و استعدادها و مطالبات متفاوتی دارد، در این مدیریت گردونه ای و بسته هیچکدام از گروهها و استعدادها نمی توانند جایگاه تعالی بخش خود را پیدا کنند تا در این بستر ایجاد شده نیازهای اقتصادی یا اجتماعی خود را فراهم کنند .
در این بی برنامگی ها استانهایی مانند بیشتر استانهای جنوبی و غربی کشور که بار محرومیت را از دولتهای بی خاصیت، از قدیم تا کنون بر دوش دارند از وضع فلاکت اقتصادی به وضع هلاکت اجتماعی رسیده اند و در فقدان فضای آزاد سیاسی و مطبوعاتی که بتوانند مشکلات آنها را بیان نماید در جواب اعتراض یا تامین معاش خود متاسفانه بجای کمک و حمایت با آنها دور از شأن انسانی و ملی و میهنی، مانند دشمنان خارجی برخورد شده است .
در این میان دولت علی برکت ا... فعلی هم بجای برکت دادن روزانه باکم کردن انواع برکتها مانند سهمیه سوخت مورد مصرف مردم و افزایش دیگر انواع نرخها، فشارها و ذلت را بجای برکت در پاسخ به اعتماد مردم به ارمغان آورده است . این در حالی است که هنوز از بودجه ی سال آینده رمزگشایی نشده و معمای فروش نفت آن هنوز جامه ی عمل به خود نگرفته است./
نویسنده: مراد علی حاجی فرج زاده