آیا متاورس واقعا اینقدر مهم است یا یک ترند زودگذر است:
اگرچه عده ای ممکن است بپندارند که این موضوع صرفا برای فعالان حوزه رمزارزها واجد اهمیت است و چندان در زندگی روزمره همه آدمیان واجد اهمیت نیست و به همین دلیل تب آن به زودی پس از کسب سود عده ای از این موضوع فروکش خواهد کرد. این درست است که اغلب توجهات به این موضوع از این منظر جلب شده است و احتمالا بسیاری از پروژههای متاورسی چنین خواهند بود، اما مقوله متاورس در زمانه حاضر از این جهت اهمیت بیشتری پیدا میکند،که به عنوان مثال در مواجهه با بحرانی عمیق چون همهگیری COVID-19، متاورس میتواند یک تغییر دهنده بازی برای کار از خانه - و به طور کلی بحران تعطیلی مشاغل در نتیجه بحران های مشابه – باشد. به عنوان مثال هورایزن ورک رومز ( Horizon Workrooms)، یک نسخه بتا آزاد رایگان از فیس بوک بر این مقوله متمرکز است ،اتاق کار این پلتفرم یک فضای ملاقات مجازی است که به شما و همکارانتان اجازه میدهد تا از هر مکانی به طور موثرتری با هم همکاری کنید. میتوانید به عنوان یک آواتار به یک کنفرانس در VR بپیوندید یا از لپتاپ یا رایانه شخصی خود با اتاق مجازی تماس ویدیویی برقرار کنید. میتوانید با استفاده از یک تخته سفید مجازی بزرگ روی ایدهها همکاری کنید، رایانه و صفحهکلید خود را به VR بیاورید تا با دیگران همکاری کنید، یا به گفتگو بپردازید که بیشتر شبیه به حضور شما در آن فضا میباشد. با این تفاسیر در زمانهای که با انواع بحرانهای زیستمحیطی، ژئوپولتیکی و اقتصادی روبرو هستیم شاید یک متاورس واقعا غیر متمرکز و کارآمد بتواند برای برخی از چالشهای برآمده از این بحرانها پاسخ هایی داشته باشد، اما با توجه به اینکه همواره جهان بر مدار مرکزیت انباشت سرمایه و تجمیع قدرت در میان عده ای اندک می گردد، بعید است که بدون ایجاد تغییر بنیادین در رویکردها تنها با فنآوری بتوانیم بر همه چالشها فائق بیائیم، ضمن اینکه بسیاری نقدهای جدی بر ایده متاورس از منظر به محاق رفتن ارتباطات واقعی ، زیست مادی انسانی و ... وارد میکنند که طرح آن فرصت جداگانهای می طلبد.
بیشتر بخوانید
متاورس چیست؟ (بخش اول)
-----------------------------
اما متاورسی که اکنون وجود دارد خود نیز با چالشهایی روبرو است به عنوان مثال شرکتهای فناوری هنوز باید نحوه اتصال کانالهای مختلف وب خود را بیابند، و پلتفرمهای فنآوری رقیب باید بر روی مجموعهای از استانداردها به توافق برسند تا متاورس هر چه بیشتر تعاملی باشد و اینگونه نباشد که برای رفتن از یک پلفرم متاورسی به پلتفرم متاورسی دیگر نیاز باشد به خروج و جابجایی بین متاورس فیسبوک، متاورس مایکروسافت و یا دیگر متاورسها.
آیا نگرانیهایی در مورد متاورس وجود دارد؟
چند مفهوم دیگر میتوانند برای متاورس بنیادی باشند، هرچند که در سطح جهانی پذیرفته نشدهاند. یکی از این نگرانیها این است که آیا شرکتکنندگان یک هویت دیجیتالی واحد (یا "آواتار") خواهند داشت که در تمام برخوردهای خود از آن استفاده کنند یا خیر؟ طرح این مساله می تواند مفید باشد، اما در اجرایی شدن آن تردید وجود دارد زیرا هر یک از پیشگامان "عصر متاورس" همچنان مایلند سیستمهای شناسایی خود را داشته باشند.
چالش دیگر این است که چقدر قابلیت همکاری لازم است تا یک متاورس به عنوان «متاورس واقعی» معرفی شود و نه صرفاً تکامل اینترنت همانطور که امروزه می بینیم. بسیاری از مردم همچنین میپرسند که آیا متاورس واقعی متمرکز است ؟ مانند آنچه که متا (فیسبوک)در نظر دارد و یا آنچه که در فیلم Ready Player One شاهد آن بودیم؟ بسیاری نگرانی خود را از این موضوع ابراز کردهاند و معتقدند متاورس نمیتواند یک اپراتور داشته باشد و باید غیر متمرکز باشد؛ آنها به درستی استدلال میکنند که تحقق متاورس مستلزم یک پلتفرم غیرمتمرکز است که به شدت مبتنی بر استانداردها و پروتکلهای مبتنی بر جامعه (شبیه به وب باز) و یک سیستمعامل یا پلتفرم «متن باز» عمل میکند (اگرچه این امر وجود پلتفرمهای بسته غالب متاورسی را رد نمیکند).
آیا متاورس فقط یک ابتکار فیسبوک است؟
نه متاورس فقط یک ابتکار فیسبوک نیست و همانطور که اشاره شد تاریخ مفهوم متاورس به دو دهه پیش برمی گردد و چندین پلتفرم متاورسی پیش از متا(فیسبوک) متاورسهای خود را راه اندازی کردهاند. در میان رقیبان متا نیز مایکروسافت و تراشهساز انویدیا دو شرکت دیگر هستند که از متاورس خود سخن می گویند. شرکتهایی که بازیهای ویدیویی میسازند نیز پیشتاز هستند. اپیک گیمز، سازنده بازی ویدیویی معروف فورتنایت، یک میلیارد دلار از سرمایهگذاران جمعآوری کرده است تا به تامین مالی هدفهای بلند مدت خود در این زمینه کمک کند.
یکی دیگر از بازیگران اصلی متاورس پلتفرم بازی زابلوکس( Roblox) است که متاورس را مکانی توصیف میکند که «افراد میتوانند در میلیونها تجربه سهبعدی برای مطالعه، کار، بازی و معاشرت گرد هم آیند.
برندهای معتبر نیز در تلاش هستند تا در این روند سرمایهگذاری کنند. گوچی، برند معتبر مد ایتالیایی، در ماه ژوئن با Roblox همکاری کرد تا یک سری اکسوسری دیجیتالی بفروشد. کوکاکولا و کلینیک هر دو توکنهای دیجیتالی را فروختند که به عنوان راهی برای ورود به دنیای متاورس به بازار عرضه شد.
با این تفاسیر پس چرا نام زکربرگ و شرکت مطبوعش به متاورس گره خورده است دلیل اول توانایی زکربرگ در سوار شدن بر موجها است و دوم توان رسانه ای وی و سوم اینکه به هر حال آنچه که متا در سر دارد که اجرا کند (با در پرانتز گذاشتن همه نقدها به او ) یک متاورس فراگیر است که مانند پلتفرم های موجود متاورسی به چند کارکرد محدود نمی شود و در سطح ایده متا قصد دارد تمامی ابعاد زندگی انسانی از ورزس فیزیکی گرفته تا هنر، اقتصاد،مدیریت و حتی سیاست را به متاورس پیوند بزند و یک پلتفرم مولتی فانکشن(چند کارکردی) را اجرائی کند، علاوه بر اینها متا قبلاً سرمایهگذاری قابلتوجهی در واقعیت مجازی انجام داده است، از جمله خرید Oculus در سال 2014. متا دنیای مجازی را پیشبینی میکند که در آن آواتارهای دیجیتال از طریق هدستهای واقعیت مجازی برای تجارت، مسافرت یا اوقات فراغت تعامل دارند.البته بسیاری معتقدند ممکن است متاورس زکربرگ در سطح فناورانه محقق شود اما نسبت به موفقیت و مقبولیت این متاورس با مدیریت فعلی متا شک دارند، چرا که زکربرگ با فروش اطلاعات و به نوعی جاسوسی از کاربرانش نزد کابران بسیار بی اعتبار شده است و علارغم سرو صدای زیاد تغیر نام فیسبوک به متا بسیاری به متاورس زکربرگ بی اعتمادند.
چه کسی دیگری قادر به ایجاد متاورس است؟
اگرچه متاورس میتواند جایگزین اینترنت به عنوان یک پلتفرم کامپیوتری شود، مسیر توسعه آن بعید به نظر می رسد مشابه مسیر قبلی خود باشد شرکتهای خصوصی نه تنها از پتانسیل متاورس کاملاً آگاهاند، بلکه تهاجمیترین باور را نیز به آینده خود در این زمینه دارند و در این مسیر بیشترین پول، بهترین مهارت مهندسی و بیشترین جاه طلبی را به خرج میدهند. شرکتهای فناوری پیشرو میخواهند متاورس را تملک و تعریف کنند، نه اینکه صرفاً آن را رهبری کنند.
بیشتر بخوانید
متاورس چیست (بخش دوم)
-----------------------------
پروژه های متن باز با نگرش غیر شرکتی همچنان نقش اساسی در متاورس ایفا می کنند و برخی از هیجانانانگیزترین استعدادهای خلاق را جذب خواهند کرد. با این حال به نظر میرسد با توجه به قدرت تامین سرمایه و توان جذب خلاقترین نیروها در این زمینه بازیگران اصلی متاورس در آینده نزدیک از این قرارند: مایکروسافت، اپل، متا و آمازون.
ماکروسافت غول نرم افزاری در حال ساخت برنامههای واقعیت ترکیبی و توسعه یافته (XR) است که دنیای واقعی را با واقعیت افزوده و واقعیت مجازی ادغام می کند. طبق گزارش ها، ارتش ایالات متحده در حال توسعه یک هدست واقعیت افزوده هولولنز 2 با مایکروسافت است تا سربازان بتوانند در آن آموزش ببینند، تمرین کنند و بجنگند. علاوه بر این، Xbox Live میلیونها گیمر بازیهای ویدیویی را در سراسر جهان پیوند میدهد که این خود پتانسیل بزرگی برای کسب تکهای بزرگ از کیک متاورس است.
در حالی که اپل در عرضه اولین گجتهای واقعیت افزوده و واقعیت مجازی از شرکتهایی مانند متا و سایرین عقب مانده است، ممکن است هنوز برای این شرکت خیلی دیر نباشد. اپل یک برنامه پیچیده برای نسخههای متاورسی کاملتر ایجاد کرده است. حق اختراع اپل همچنین چندین فناوری را پوشش میدهد که افراد را قادر میسازد تا محیطهای واقعیت بهبود یافته (ER) را حس کنند و با آنها تعامل داشته باشند.
با این حال، چیزهای زیادی در مورد متاورس وجود دارد که ما نمیدانیم و نمیتوانیم در مورد اینکه چه کسی آن را رهبری می کند یا چگونه مسیر طی خواهد شد و به کجا خواهیم رفت اظهار نظر قطعی کنیم. در واقعیت، متاورس به احتمال زیاد نتیجه شبکهای از پلتفرمها، بدنهها و فنآوریهای متفاوت است که (هرچند با اکراه) همکاری میکنند و قابلیت همکاری را در بر میگیرند.
اینترنت همانطور که اکنون می شناسیم نتیجه یک فرآیند تا حدودی آشفته است که در آن اینترنت باز (عمدتاً دانشگاهی) در کنار سرویس های بسته (عمدتاً مصرف کننده محور) تکامل یافته است که اغلب به دنبال "بازسازی" یا "بازنشانی" استانداردها و پروتکلهای باز بودند.
آینده متاورس
مشخص نیست که یک متاورس واقعی که زندگی واقعی را کاملاً منعکس می کند چقدر می تواند واقعی باشد یا چقدر طول می کشد تا ایجاد شود. بسیاری از پلتفرمهای متاورس مبتنی بر بلاک چین هنوز روی فناوری AR و VR کار میکنند تا در نهایت به کاربران اجازه دهند با محیط تعامل داشته باشند.
Pwcیک شرکت مشاوره و حسابداری در سراسر جهان تخمین میزند که واقعیت مجازی و واقعیت افزوده اقتصاد جهانی را تا سال 2030 به میزان 1.5 تریلیون دلار افزایش میدهد، در حالی که در سال 2019 ارزش آن 46.5 میلیارد دلار ثبت شده است.فیسبوک، شرکت گوگل، متعلق به آلفابت، و شرکت مایکروسافت همگی در شرکتهای رایانش ابری و واقعیت مجازی سرمایهگذاری کردهاند تا توسعه صنعت را پیشبینی کنند.برای شرکتهایی که میتوانند مناطق خاصی را در انحصار خود درآورند، مانند پشتیبانی از پلتفرمها یا خدماتی مانند پرداختها، اشتراکها یا تبلیغات، پول هنگفتی وجود خواهد داشت، همانطور که برای شرکتهایی که بر «اینترنت» تسلط داشتند، پول هنگفتی وجود داشت.