دوشنبه / ۳۰ فروردین ۱۴۰۰ / ۲۲:۲۳
کد خبر: 4179
گزارشگر: 213
۸۱۰۵
۰
۰
۲۰
یادداشت/سیدمحمد شاهزاده صفوی

سنگ پای شما را به «نرخ قزوین» خریداریم!

سنگ پای شما را به «نرخ قزوین» خریداریم!
جناب آقای مسئول ، شهردار محترمی که سهمیه واکسن پاکبانان را میل نمودی! نوش جانت اما در انتخاب نوع واکسن اشتباه کردی چراکه لازم بود بجای واکسن کرونا ، واکسن وجدان را تزریق می کردی تا شاید برای چند هفته ای هم که شده، از سایه بی وجدانی ها مصون بمانی.

جناب آقای مسئول ، شهردار محترمی که سهمیه واکسن پاکبانان را میل نمودی! نوش جانت اما در انتخاب نوع واکسن اشتباه کردی چراکه لازم بود بجای واکسن کرونا ، واکسن وجدان را تزریق می کردی تا شاید برای چند هفته ای هم که شده، از سایه بی وجدانی ها مصون مانی و البته همه ما می دانیم که بعید است چنین واکسنی یعنی "واکسن بی وجدانی" روی شما تاثیر بگذارد.

متأثر و نگران از تزریق واکسن به شما گشتم و مدام عبارتی را  در ذهنم تکرار می کردم.

آن عبارت این بود: نکند که ویروس کرونا در بدن شما متاثر از بی وجدانی هایتان جهش یابد و آن ذره وجدانی را نیز که در بطن ویروس در خصوص آسیب ناپذیری نسبی در برابر جوانان و کودکان سراغ داشتیم، غایب بینیم!

متعجبم که تیم واکسیناتور چگونه شما را با این ادله که ماسک بر صورت داشته اید ،نشناخته‌ و با این گمان که جنابخالی نیز پاکبان هستید، واکسن کرونا را به شما تزریق کرده اند؟! در صورتی که شما معمولا در انظار عمومی به همراه خدم و حشم و همچنین لباس خاک نخورده ظاهر می شوید و این در حالی است که پاکبانان بعلت زحمت فراوان و مشکلات مالی اکثرا از جثه های فرتوت و لباس های ژنده ای برخوردارند.

جناب آقای مدیر، از جوانمرد انتظار می رود که اشتباه خویش را بپذیرد و البته که شما نه جوان هستید و نه مرد! که اگر مرد بودید چنین نمی کردید.
باری به هر جهت ، انتظار می رود که جبران مافات کرده و حق پاکبانان زحمتکش را به ایشان [با کمال احترام و به دور از هرگونه تهدید] برگردانید.

[بلانسبت مدیران زحمتکش] ، روی سخنم با آن دسته از مدیرانی است که همچون زالو حق کارگران را می‌ مکند و درحالی که ردی از خونِ کارگر بر روی دهانشان پیداست ، موضوع را انکار می کنند.

مدیرانی که وجدان هایشان خاموش اما دوربین هایشان همواره روشن است تا لحظه برخورد نوک کلنگ با زمینی را که قرار است در طول مدت هزار سال نوری احداث شود را ثبت کنند اما دریغا و صد افسوس که آیا این دوربین ، عرق پیشانی کارگران و یا پینه های دستشان را نیز ثبت می نماید؟!

آیا این دوربین ، سفره ی کوچک کارگران زحمتکش را نیز ثبت می کند؟

آیا این دوربین، چند ماه حقوق عقب افتاده ، چندین میلیون بدهی کرایه خانه ها ، نسیه های پرداخت نشده و دیگر مشکلات کارگران را نیز ثبت می کند؟

آیا این دوربین، گریه های فرزند گرسنه و شرمساری پدر را نیز ثبت می نماید؟

آیا مدیرانی که سهمیه واکسن پاکبانان را با این توجیه که ترس پاکبانان را از تزریق واکسن مرتفع کنند، راضی به پوشیدن لباس پاکبانی ، نظافت شهری و معاوضه حقوقشان با حقوق پاکبانان نیز خواهند شد؟

پایان کلام به چنین مدیرانی بایست گفت:

سنگ پای شما را به نرخ قزوین خریداریم../

 
https://www.asianewsiran.com/u/2bz
اخبار مرتبط
موضوع "اختلاف دیه زن و مرد" از مباحثی است که از دیرباز تا کنون مورد انتقاد و چالش قرار گرفته است؛ به نحوی که امروزه تمامی جوامع بین المللی این اختلاف دیه در اسلام را نقض حقوق زنان می‌دانند.
هرچند که یکی از مهم ترین پیش‌نیاز های ارتقا و اعتلای فرهنگ در هر جامعه ای "بحث آموزش" می باشد، اما آموزش به تنهایی راهگشای مسائل فرهنگی نخواهد بود و مهمتر از آموزش ، بحث "قانون" است.
حضور زنان در میدان انتخابات نه از جهت جنسیت؛ بلکه بایست از منظر انسانیت مورد استقبال همگان قرار گیرد ، استقبالی برای انتخاب شوندگان و همچنین انتخاب کنندگان چرا که امروزه در جامعه‌‌ی جهانی، دیگر موضوع جنسیت مطرح نبوده و هر انسانی می‌تواند هر تخصص و یا حتی شغلی را که بخواهد با اختیار کامل برگزیند.
حاجی فیروز یا "خواجه پیروز" شخصیتی است افسانه ای که هرساله عید نوروز با اندام لاغر، چهره ای سیاه ، کلاهی دوکی شکل ، کفشی نوک تیز و جامه ای سرخ رنگ به همراه دایره زنگی به خیابان ها می‌آید و به رقص و آواز می‌پردازد. معروف ترین آوازی که حاجی فیروز می‌خواند شعر "بشکن بشکنه؛ بشکن!" است.
برخی مسئولان و همچنین برخی از کارفرمایان، حق کارگران را همچون نوشابه ای گوارا می‌پندارند که بر روی آن نوشته شده "خنک بنوشید" دریغا که این حق خوردن ندارد و از زهر مار تلخ‌تر است.
کوتاه ترین ، به صرفه ترین و در عین حال مؤثرترین روش برای کنترل حوادث چهارشنبه سوری این است که کنترل مواد اولیه ساخت ترقه های پرخطر شامل اکلیل سرنج ، مواد آتشزا، فتیله و... را به مسئول "نظارت بر بازار روغن" بسپاریم ، خواهیم دید که به طرفة العینی طول نخواهد کشید که بساط ترقه‌ در سراسر بازار برچیده می‌شود و به دنبال آن، شهر از ترقه های پرخطر در امان خواهد ماند.
سلامتی، عبارتی است نام‌آشنا که در گذشته در پاسخ به پرسش "چه خبر" بکار می رفت؛ حال می خواست آن فرد سلامت باشد و یا بیمار ، پولدار باشد و یا فقیر ، خوشحال باشد و یا اندوهگین! به هر روی آن شخص با گفتن عبارت "سلامتی" موجی از انرژی مثبت را به سمت و سوی پرسشگر القا می‌کرد،اما این روزها است اگر از شخصی بپرسیم چه خبر؟ شاید پاسخ هایی متفاوت تر از گذشته بشنویم.
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید