سه شنبه / ۲۱ اسفند ۱۴۰۳ / ۰۰:۰۸
کد خبر: 28308
گزارشگر: 548
۲۴۷
۰
۰
۰
شفافیت؛ شاه کلید طلایی برون‌رفت از بحران

راهکارهای برون رفت از بحران های اقتصادی ایران

راهکارهای برون رفت از بحران های اقتصادی ایران
در شرایطی که اقتصاد ایران با تورم بالا، تحریم‌های بین‌المللی و فساد ساختاری دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، کارشناسان شفافیت و مبارزه با فساد را به عنوان اولویت اصلی برای برون‌رفت از بحران اقتصادی معرفی می‌کنند. کاهش وابستگی به نفت، اصلاح سیاست‌های پولی و تقویت دیپلماسی اقتصادی نیز راهکارهای مهمی هستند، اما بدون شفافیت، اجرای این راهکارها با چالش‌های جدی مواجه خواهد شد.

آسیانیوز ایران؛ سرویس اقتصادی:

اقتصاد ایران در سال‌های اخیر با چالش‌های متعددی روبرو شده است که ریشه‌های آن را می‌توان در وابستگی شدید به درآمدهای نفتی، تورم بالا، تحریم‌های بین‌المللی، فساد ساختاری و ناکارآمدی سیستم‌های اقتصادی جستجو کرد. این مشکلات نه تنها باعث کاهش رشد اقتصادی شده‌اند، بلکه فشارهای روزافزونی را بر اقتصاد زندگی مردم وارد کرده‌اند. در چنین شرایطی، ارائه راهکارهای عملی و پایدار برای برون‌رفت از بحران اقتصادی ضروری به نظر می‌رسد. در این تحلیل، چهار راهکار کلیدی مطرح می‌ شود: کاهش وابستگی به نفت، اصلاح سیاست‌های پولی، تقویت دیپلماسی اقتصادی و شفافیت و مبارزه با فساد. هر یک از این راهکارها مزایا و چالش‌های خاص خود را دارد، اما به نظر می‌رسد که شفافیت و مبارزه با فساد به عنوان کلید اصلی حل مشکلات اقتصادی ایران عمل می‌کند. در این مقاله، به بررسی این راهکارها و اولویت‌بندی آن‌ها در شرایط کنونی پرداخته می‌شود. در عین حال، کارشناسان تاکید می‌کنند که کاهش وابستگی به نفت، اصلاح سیاست‌های پولی و تقویت دیپلماسی اقتصادی بدون شفافیت و مبارزه با فساد امکان‌پذیر نیست.

الف) کاهش وابستگی به نفت: تمرکز روی صادرات غیرنفتی (محصولات کشاورزی، صنایع دستی یا فناوری، برای ایجاد درآمد پایدار)

اقتصاد ایران دهه‌هاست که به درآمد نفت وابسته‌ست و این باعث شده با هر نوسان قیمت نفت یا تحریم، ضربه شدیدی وارد شود. مثلاً در سال 2023، زمانیکه صادرات نفت به خاطر تحریم‌ها کاهش پیدا کرد، بودجه دولت به شدت تحت فشار قرار گرفت. تنوع‌بخشی یعنی سرمایه‌گذاری روی بخش‌هایی که پتانسیل رشد دارند، مثل کشاورزی (زعفران و پسته که ایران در آنها توانمند می باشد)، یا فناوری اطلاعات (استارتاپ‌های ایرانی قبلاً نشان دادند می توانند موفق باشند). مزایا: درآمد پایدارتر، کاهش آسیب‌پذیری به تحریم‌ها، و ایجاد شغل در بخش‌های غیرنفتی. چالش‌ها: نیاز به زیرساخت، آموزش نیروی کار، و تغییر فرهنگ اقتصادی از نفت‌محوری به تولیدمحوری دارد. مقاومت نهادهای وابسته به نفت هم ممکن است مانع شود. مثال عملی: نروژ از درآمد نفت خود برای صندوق سرمایه‌گذاری ملی استفاده کرد و همزمان اقتصادش رو متنوع کرد. ایران می تواند از این الگو درس بگیرد. 

ب) اصلاح سیاست‌های پولی: مهار رشد نقدینگی و اصلاح نظام بانکی برای کاهش تورم و حمایت از تولید

تورم بالای 40% در سال‌های اخیر نشان می دهد سیستم بانکی و پولی ایران دارای مشکل اساسی می باشد. بانک‌ها با خلق نقدینگی بی‌رویه و وام‌دهی به پروژه‌های غیرمولد، تورم را تشدید کرده اند. مثلاً، حجم نقدینگی در سال 1402 به بیش از 6 هزار همت رسید، که بخش زیادی‌ از آن به جای تولید، صرف سفته‌بازی گردید. اصلاح یعنی کنترل پایه پولی، کاهش نرخ سود غیرواقعی (که الان باعث فرار سرمایه به بازار ارز و طلا شده است)، و هدایت پول به سمت تولید.

مزایا: تورم کمتر، ارزش پایدارتر پول ملی، و حمایت از تولیدکننده‌ها.

چالش‌ها: بانک‌های زیان‌ده و ذی‌نفعان قدرتمند ممکن است مقاومت کنند. نیاز به استقلال بانک مرکزی هم هست که اکنون زیر فشار سیاسی می باشد.

مثال عملی: ترکیه در دهه 2000 با اصلاحات بانکی و کنترل نقدینگی، تورم رو از 70% به زیر 10% رساند. ایران هم می تواند با انضباط مالی مشابه عمل نماید.

تقویت دیپلماسی اقتصادی: بهبود روابط خارجی برای جذب سرمایه‌گذاری و دسترسی به بازارهای جهانی

تحریم‌ها دسترسی ایران به بازارهای جهانی و سیستم بانکی بین المللی رو قطع کرده است. مثلاً، نپیوستن به FATF باعث شده هزینه تجارت خارجی ایران افزایش یافته و شرکت‌ها به سختی بتوانند نقل‌وانتقال مالی انجام دهند. تقویت دیپلماسی یعنی مذاکره برای کاهش تحریم‌ها، اعتمادسازی با کشورها، و جذب سرمایه‌گذاری خارجی، خصوصا از همسایه‌هایی مثل عراق یا هم پیمانانی مثل چین.

مزایا: ورود سرمایه و تکنولوژی، افزایش صادرات، و کاهش فشار اقتصادی.

چالش‌ها: تنش‌های سیاسی و عدم اجماع داخلی کار را دشوار می کند. اعتمادسازی با دنیا هم زمانبر است.

مثال عملی: ویتنام بعد از جنگ با آمریکا، با باز کردن درها به روی سرمایه‌گذاری خارجی، حالا یکی از سریع‌ترین رشدهای اقتصادی را داراست. ایران با موقعیت ژئوپلیتیک خود پتانسیل مشابهی دارد حتی برتر از آن...

شفافیت و مبارزه با فساد: حذف رانت و خصوصی‌سازی واقعی برای افزایش بهره‌وری و اعتماد عمومی

فساد ساختاری و رانت در اقتصاد ایران باعث شده منابع به جیب عده محدودی سرازیر شده و بهره‌وری کاهش پیدا کند. مثلاً، واگذاری‌های خصولتی (مثل واگذاری شرکت‌های دولتی به نهادهای خاص) نه تنها مشکل را حل نکرده است، بلکه نارضایتی عمومی رو هم افزایش داده، شفافیت یعنی انتشار عمومی قراردادها، حذف رانت‌های ارزی (مثل دلار 4200 تومانی که فسادزا بود)، و خصوصی‌سازی واقعی با نظارت دقیق.

مزایا: افزایش اعتماد مردم، جذب سرمایه‌گذار داخلی و خارجی، و استفاده بهتر از منابع.

چالش‌ها: ذی‌نفعان قدرتمند و شبکه‌های فساد مقاومت می کنند. اجرای قانون هم نیاز به همت قوه قضاییه مستقل دارد.

مثال عملی: گرجستان بعد از 2003 با اصلاحات ضدفساد، از یک کشور پرهرج‌ومرج، به مقصد سرمایه‌گذاری تبدیل شد. ایران هم می تواند با شفافیت مشابه، اعتماد جهانی را بازگرداند. هر کدام از این راهکارها به تنهایی نمی توانند معجزه کنند، بلکه باید به صورت هماهنگ اجرا شوند. مثلاً بدون دیپلماسی قوی، تنوع‌بخشی به اقتصاد دشوار می باشد، و بدون شفافیت، اصلاحات پولی به فساد بیشتر منجر می گردد.

اما کدامیک از اینها اولویت دارد:

با توجه به وضعیت امروز ایران (اسفند 1403)، به نظر می رسد باز هم شفافیت و مبارزه با فساد اولویت دارد، ولی بیایم یک بار دیگر هر گزینه را با نگاهی متفاوت وزن کنیم: 

کاهش وابستگی به نفت

اکنون که تحریم‌ها نفس اقتصاد را بریده است، این گزینه وسوسه‌انگیز می باشد. ولی بدون پول و زیرساخت، امکان عملیاتی نمودن مثل دویدن با پای شکسته‌ست. فسادهای زیرپوستی و رانت هم اجازه نمی دهد سرمایه‌ها درست هدایت شوند. 

اصلاح سیاست‌های پولی

تورم در حال فشار روزافزون به مردم می باشد (مثلاً قیمت دلار که هر روز رکورد می‌زند یا ارزش ریال که وابسته به مراودات اقتصادی و تعاملات سیاسی بوده و در حال کاهش می باشد!). اما اگر فساد در بانک‌ها و نهادها باشد، هر اصلاحی فقط صورت‌مسئله را پاک می‌کند، نه ریشه را. 

تقویت دیپلماسی اقتصادی

اگه بتوانیم تحریم‌ها را کاهش دهیم، فصل جدیدی به اقتصاد ملی بازگشا می گردد. ولی دنیا به سیستمی که مشکوک به فساد باشد اعتماد نمی‌کند. پس موضوع اخیر نیز در گرو شفافیت می ماند. 

شفافیت و مبارزه با فساد

این مثل کلید قفل است. اگه درست بچرخد، بقیه درها باز می شوند. مثلاً، اگه همین الان دولت بتواند شفافیتی واقعی در بودجه 1404 ارائه کند (مثلاً بگوید هر ریال دقیقا کجا مصرف می شود)، هم اعتماد مردم برمی‌گردد، هم سرمایه‌گذار امیدوار می گردد.

چرا باز هم شفافیت؟

فکرش را بکنید: اکنون مردم از بی‌عدالتی و رانت مستهلک شده و خسته هستند. یک نمونه‌ آن همین اختلاس‌های کلان یا قاچاق بنزینی که سالانه میلیاردها دلار ضرر می‌زند. اگر فساد جمع شود، منابع آزاد شده، تورم قابل‌کنترل‌تر شده، و حتی دیپلماسی هم روان می گردد. بدون این، بقیه راهکارها مثل آب ریختن در سطل سوراخ است. 

نقش فناوری در شفافیت

فناوری با شفاف کردن داده‌ها، کاهش فساد، و تقویت نظارت مردمی کار می‌کند:

ثبت دیجیتال: مثلا اگر ایران تراکنش‌های ارزی (مثل دلار دولتی) را در یک سیستم بلاک‌چین ثبت نماید، دیگر امکان ندارد مثل ماجرای ارز 4200 تومنی غیب شود.

نظارت خودکار: هوش مصنوعی می تواند پرداخت‌های مشکوک (مثل وام‌های کلان به افراد خاص) را بسرعت شناسایی کند.

مشارکت مردم: یک اپلیکیشن ساده که مردم بتوانند تخلفات (مثل احتکار) را گزارش دهند، فشار روی ساختار را هم افزایش می دهد.

یک نمونه واقعی: سامانه "سجام" در ایران برای شفافیت بازار بورس شروع خوبی بود. اگر همین مدل را برای بودجه دولت یا یارانه‌ها استفاده کنند، تاثیر بیشتری خواهد داشت.

 

نتیجه گیری

اقتصاد ایران در سال‌های اخیر به دلیل وابستگی شدید به درآمدهای نفتی، تحریم‌های بین‌المللی و فساد ساختاری با چالش‌های عمیقی مواجه شده است. کاهش درآمدهای نفتی ناشی از تحریم‌ها، تورم بالا و ناکارآمدی سیستم‌های اقتصادی باعث شده تا زندگی مردم روزبه‌روز سخت‌تر شود. در چنین شرایطی، راهکارهای ارائه‌شده می‌توانند به عنوان نقشه‌ای برای برون‌رفت از بحران اقتصادی عمل کند.

کاهش وابستگی به نفت و تنوع‌بخشی به اقتصاد از طریق توسعه صادرات غیرنفتی مانند محصولات کشاورزی و فناوری اطلاعات، می‌تواند به ایجاد درآمد پایدار کمک کند. با این حال، بدون شفافیت و مبارزه با فساد، منابع مالی به درستی تخصیص نخواهد یافت و این راهکارها به نتیجه مطلوب نخواهند رسید.

اصلاح سیاست‌های پولی و کنترل نقدینگی نیز از جمله اقدامات ضروری برای کاهش تورم و حمایت از تولید است. اما فساد در سیستم بانکی و نهادهای مالی مانع اصلی اجرای این اصلاحات است. تقویت دیپلماسی اقتصادی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی نیز بدون شفافیت و اعتمادسازی با جامعه بین‌المللی امکان‌پذیر نخواهد بود.

به نظر می‌رسد که شفافیت و مبارزه با فساد به عنوان کلید اصلی حل مشکلات اقتصادی ایران عمل می‌کند. استفاده از فناوری‌های نوین مانند بلاک‌چین و هوش مصنوعی می‌تواند به شفاف‌سازی داده‌ها و کاهش فساد کمک کند. همچنین، مشارکت مردم در گزارش تخلفات و نظارت بر عملکرد نهادها می‌تواند فشار لازم برای اجرای اصلاحات را افزایش دهد. در نهایت، اجرای هماهنگ این راهکارها می‌تواند به بهبود وضعیت اقتصادی ایران و کاهش فشارهای زندگی بر مردم منجر شود.

https://www.asianewsiran.com/u/geN
اخبار مرتبط
در شرایطی که اقتصاد ایران با چالش‌های جدی مواجه است، دولت تصمیم به انتشار ۲۰ هزار میلیارد تومان اوراق مالی اسلامی و آغاز مرحله دوم پیش‌فروش سکه طلا گرفته است. این اقدامات که برای تأمین منابع مالی و جبران هزینه‌های درمانی عنوان شده‌اند، در حالی اجرا می‌شوند که وضعیت اقتصادی کشور با هشدارهای جدی از سوی کارشناسان همراه شده است.
دولت با تصمیم به عرضه سکه‌های ضرب‌شده با قیمت ۶۰ میلیون تومان، اقدام به تعیین کف قیمتی در بازار طلا و سکه کرده است. کارشناسان معتقدند که این سیاست می‌تواند تأثیرات بلندمدتی بر اقتصاد کشور و روند نقدینگی داشته باشد.
در هر 11 سال، ایران به اندازه کل اندازه اقتصاد ترکیه، خسارت مالی ناشی از تحریم می بیند... عربستان با 1.1 تریلیون دلار در رده هفتم قرار دارد.
سالهاست که کشور شاهد اتوبان یکطرفه و کاملا اشتباهی اقتصاد توسط دولتمردان است و با تغییر دولت ها همان مسیرها با جدیت بیشتر در دولت جدید ادامه می یابد و این تصور نادرست در ذهنیت مردم ایجاد شده که به قصد، دولت ها تصمیم به تضعیف شرایط اقتصادی دارند؛ جواب را اینگونه می توان توجیه کرد که دولت ها عوض می شوند ولی مدیران با همان تفکر و استدلال فقط جابجا می شوند!
آسیانیوز ایران هیچگونه مسولیتی در قبال نظرات کاربران ندارد.
تعداد کاراکتر باقیمانده: 1000
نظر خود را وارد کنید